18
تير
بود!
علی
معظمی
-
ديروز، 18 تير،
روز عجيبي
بود. در همه
اين 10 سال، هيچ
سالگردي از
اين واقعه با
اين حضور
مردمي برگزار
نشد. من هيچ
تخميني از
جمعيت ندارم،
چون جمعيت
پراكنده بود؛
گروههاي
متعددي از
خيابانهاي
مختلف به
انقلاب ميآمدند
و همزمان از
انقلاب به سوي
خيابانهاي
اطراف
پراكنده ميكردندشان(مان).
من در مورد
جزئيات حرف
زيادي ندارم،
فقط ميتوانم
بگويم كه با
همه اتفاقات
پيش از اين،
واقعه ديروز
فوق انتظار
شخص من بود. من
اين مردم را
به نحو عجيبي
شجاع يافتم. و
متمدن و اميد
بخش. بودن در
ميان اين
مردم، كه هيچ
كس را نميخواستند
زير پا له
كنند، روحيه
بخش است.
شعارها را كه
ميشنوي با
خودت ميگويي:
پس در تمام
اين سالها
اين مردم
خاموش،
داشتند فكر ميكردند.
داشتند همه
عقدههاي
فروخورده را در
تنهايي ميانديشيدند.
اين "زن و مرد
بيباك"، همه
اين سالها
داشتند فكر ميكردند
كه امروز اين
گونه يكسو و
يكزبان شعار
ضد استبداد و
دموكراسيخواهي
سر ميدهند؛
رايشان را ميخواهند
و استبداد نميخواهند...
- الان
ديگر بعد از
اين چند هفته
ميتوان در
اين باره صحبت
كرد؛ يك اتفاق
مهم، كه اگر
بتوانم بعداً
ميخواهم
دربارهاش
بيشتر
بنويسم حضور
پررنگ بخشهاي
بزرگي از
جامعه مذهبي
در اين حركت
است. به نظر من
اين بهترين
اتفاقي بود كه
ميتوانست
بيفتد. همه
اين سالها،
نگراني شديدي
وجود داشت در
مورد اين كه
تنشهايي كه
به جامعه
ايراني وارد
ميشود
بالاخره روي
كدام خط گسل
ايجاد خواهد
كرد؟ هم
بسياري از
ناظران
سكولار و هم
بسياري از مذهبيها
از اين بيم
داشتند كه با
وجود گفتار
غالب ايدئولوژيك،
اين گسل ممكن
است روي مرز
اسلاميت رخ
دهد. اين همان
چيزي بود كه
همه اين سالها
تبليغات حاكم
هم در عين تنشزايي،
خود بر آن
انگشت ميگذاشت.
اتفاق اين چند
ماه و نهايتاً
يك ماه اخير،
باعث شد كه
خوشبختانه
شكاف بر سر
مسئلهاي با
ماهيت بارز
سياسي، و نه
مذهبي، رخ
دهد: باعث شد
حقيقتي كه
هميشه بسياري
از جمهوريخواهان
به آن اشاره
ميكردند،
ولي امكاني
براي نشان
دادن آن نمييافتند
خود به جلوه
درآيد: اين كه
گروههاي
بزرگي از
مسلمانان
هستند كه در
عين اعتقاد
قوي به اسلام،
استبداد را به
هر نام و هر
رنگي برنميتابند
و موثر بودن
رايشان را ميخواهند
و زندگي
محترمانه در
كنار ديگران
را.
اين چند خط،
خلاصه گفتوگويي
بود با يكي از
دوستان قديم،
وقتي كه غروب
از خيابان
برميگشتيم.
اين روزها،
روزهاي تجديد
آشناييها و
تولد آشناييهاي
تازه است.