|
||
|
||
احمد زيدآبادي ۲۴ فروردين ۱۳۸۷ بشكه باروت
تشبيه خاورميانه به بشكه باروت به گمانم ديگر اصلا اغراق آميز نباشد. من نميتوانم پيش بيني كنم كه اين بشكه باروت خنثي خواهد شد يا منفجر، اما برايم مسلم است كه اگر خنثي نشود، انفجار آن قطعي است.
آنچه باعث بدبيني من در اين باره شده، ادامه بن بست سياسي لبنان پس از اجلاس سران عرب در دمشق است. قبلا گمانم بر اين بود كه سوريه براي ترغيب شركت رهبران كشورهاي عربستان، مصر و اردن در اجلاس دمشق در مورد بحران لبنان از خود نرمش نشان ميدهد و شركاي خود در لبنان را به پذيرش رياست جمهوري ميشل سليمان به عنوان نخستين گام حل بن بست سياسي لبنان متقاعد كند.
سوريه اما حفظ موضع خود در برابر بحران لبنان را بر حضور سران عربستان و مصر و اردن و ديگر كشورهاي عرب را در اجلاس دمشق ترجيح داد و بدين ترتيب، لبنان و به طور كلي خاورميانه وارد مرحلهاي خطرناك از تاريخ خود شد.
شايد معجزهاي شود و روند تحولات به سمت آرامش و ثبات رود، اما از آنجا كه معجزه در اين بخش از دنيا ديگر رخ نميدهد و اگر هم بدهد تاثير شناخته شده خود را ندارد، انتظار بروز فاجعه دور از عقل سليم نيست.
در اين ميان، به نظرم مانور دفاع غير نظامي اسرائيل خيلي با اهميت است بخصوص سخناني كه بنيامين اليعازر وزير امور زيربنايي دولت اهود اولمرت بيان كرد.
ترديد ندارم كه اسرائيليها با اين مانور خود را براي يك جنگ بزرگ و پردامنه آماده ميكنند و يا دست كم، بروز چنين جنگي را بسيار جدي گرفتهاند.
نميدانم آيا آنان در انديشه يك حمله غافلگيرانه نظامي به تاسيسات هستهاي ايرانند و مانور دفاع غير نظامي خود را براي خنثي كردن عمليات تلافي جويانه جمهوري اسلامي برگزار كردهاند و يا اينكه پيش از آن در صدد رويارويي با حزبالله و احتمالا سوريهاند.
آنچه در اين ميان برايم عجيب است اين است كه اسرائيليها بيش از هر ملتي، سخنان رهبران ايران و بخصوص آقاي احمدي نژاد را در باره خودشان جدي ميگيرند و از ديگر كشورها نيز ميخواهند كه اين نوع سخنان را جدي بگيرند، اما رهبران ايران بيش از همه رهبران جهان، سخنان اسرائيليها و برنامههاي آنها را عليه جمهوري اسلامي بياهميت تلقي ميكنند و از ديگران هم ميخواهند كه اهميتي به آن ندهند.
اين در حالي است كه اسرائيليها چند سالي است كه برنامههاي خود را بر روي ايران متمركز كردهاند و به نظرم نميرسد كه پيگيرتر و جدي تر از آنها در نقطهاي ديگر از جهان يافت شود. در اين بين، چيزي كه بايد نگراني بيشتر مقامهاي ايراني را سبب شود، اتحاد پيدا و پنهان كشورهاي عرب متحد آمريكا با اسرائيل در موضوع ايران است.
قتل مشكوك و مرموز عماد مغنيه فرمانده حزبالله لبنان و نوع موضع اعراب در برابر آن در واقع نشان داد كه از نقطه نظر كشورهاي كليدي عرب، حزبالله لبنان و ايران و متحدان آنان در نزد اعراب خطرناكتر از اسرائيل تلقي ميشوند و اگر اسرائيل به هر دليلي با ايران و يا متحدان آن سرشاخ شود، از حمايت پنهان اين دسته از كشورهاي عرب برخوردار خواهد شد. به گمانم مقابله با ارتش مهدي در عراق و تلاش براي خلع سلاح آن نيز با اتفاقات در حال وقوع بيارتباط نباشد.
من اگر به جاي مسئولان ايران بودم، به تحولات منطقه با چشم ديگري نگاه ميكردم و بويژه از هر نوع مصادره به مطلوب كردن رويدادها پرهيز ميكردم.
به هر حال، روزهاي عجيب و ترسناكي انتظار خاورميانه را ميكشد و من نميدانم سرنوشت كشور ما در اين ميان چه خواهد شد. اي كاش همه به نداي عقل گوش فرا ميدادند.
|
||
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |