دولت تدبیروامید و مسئله: سنیان ناراضی، شیعیان ناراضی


بهروز قاسمی

وضعیت سیاسی پایتخت و یا شهرهای بزرگ ایران، نماد سیاسی تمام مناطق پهناور ایران بویژه مناطق مرزی نیست. فعالان سیاسی با آن درجه از خوشبینی و امیدی که در مرکز سیاسی ایران مشکلات را بررسی می کنند نمی توانند همانگونه چشم امید به مناطق بحران زده و ملتهب مرزی داشته باشند.

امیدواری توده مردم این مناطق اعم از بلوچستان تا کردستان به بهبود اوضاع سیاسی-اجتماعی، در مشارکت بالای آنان در اتتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ و رأی آنان به آقای حسن روحانی گواه این مدعاست اما به همان نسبت نا امیدی و یأس آن مردم از بهبود اوضاع می تواند زمینه ساز توسعه خشونت و فرو رفتن آن مناطق به یک بحران خشونت آمیز باشد چرا که همیشه این مناطق حاشیه ی مرزی محروم به دلایل گوناگون دارای چنین استعدادی بوده اند.

اینک با آغاز علائم آن استعداد، باید زنگ هشدار برای دولت آقای روحانی زده شده باشد و صدای این زنگ هشدار در تهران به خوبی شنیده شود در غیر این صورت نوشدارویی اگر وجود داشته باشد پس از مرگ سهراب به کار نیاید!

جدا از پرداختن به موجه بودن یا نبودن دینی بودن حکومت که در قانون اساسی جمهودی اسلامی منعکس است، در این قانون نظام جمهوری اسلامی ( طبق فصل اول - اصل دوازدهم - دین رسمی ایران ، اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری است) خود را شیعه اثنی عشری می داند.

گروههای افراطی به ظاهر اهل سنت، باید فاقد تمسکهای موجه برای دعوت و تحریک مردم به درگیریهای سیاسی- نظامی علیه حکومتی شوند که خود را به نادرستی، نماینده اکثریت مردم شیعه جامعه ایرانی می خواند که بدون شک چنین خوانشی با توجه به نقض قانون آزادی فعالیت احزاب و انجمن های دینی مستقل ازحکومت، نادرست به نظر میآید و می توان گفت: حکومت تنها نماینده یک اراده سیاسی تک صدایی در ایران است نه نماینده مشروع تمامی مردم شیعه.

واضح است عده کثیری از مردم شیعه مذهب ایرانی مانند گروههای منسوب به ملی- مذهبی و یا نهضت آزادی و انواع مختلف جماعت شیعه مانند گروهی به رهبری آقای کاظمین بروجردی و یا جنبش مسلمانان مبارز به رهبری دکتر حبیب الله پیمان، هیچ سهم و نقشی در تصمیمات و سیاستهای دینی و فرهنگی حکومتی نداشته و ندارند که دلیل آن، ناهمخوانی تفاسیر تمامی این محافل شیعه مذهب مستقل از حکومت با تفاسیرحکومتی است. بدینسان خیل عظیمی از این شیعه مذهبان نیز در کسوت اپوزسیون داخلی قرار گرفته اند و حکومت مشروعیت دینی خود را به عنوان نماینده بلامنازع مردم شیعه مذهب، از دست داده است.

طرفداری انبوه مردم از آیت الله علی منتظری در مراسم ختم ایشان و دستگیری بسیاری از طلاب به اتهام هواداری ایشان در طی سالهای متمادی توسط مقامات دادگاه ویژه روحانیت و دستگیری آقای کاظمین بروجردی و طرفداران ایشان پس از یک درگیری طولانی و دستگیری چهرهای شناخته شده ملی، مذهبی شیعه و ممانعت از برپایی هر نوع مراسم مذهبی و اقامه نماز جماعت بویژه در عیاد مذهبی توسط محافل مستقل از حکومت و حتا دستگیری مداحان غیر حکومتی موءید مطلب فوق می باشد.

نارضایتی گسترده افراد عضو در ساختار حکومتی، چون میرحسین موسوی و مهدی کروبی و سردار حسین علایی و رویارویی آنان در مسائل مختلف با نهاد رهبری که منتهی به محاصره یا دستگیری آنان گردید و حتا تحمل نکردن طیف بسیار محافظه کاری مانند محمد خاتمی تا هاشمی رفسنجانی، همه دال بر نامشروعی این حکومت به عنوان نماینده مردم شیعه مذهب می باشد.

اصرار در مترادف دیدن تبلیغات حکومتی با باورهای مردم شیعه مذهب ایرانی توسط برخی از مخالفین مذهبی حکومت بسیار مشکوک و خطر ناک به نظر می آید.

به نظر میآید دولت آقای روحانی فرصت زیادی برای نشان دادن یک چهره متفاوت از حکومت ندارد، چه به خارجیان شاکی از رفتارهای جمهوری اسلامی و پا صفت کرده در تحریمهای اقتصادی و چه به هموطنان عصبی و خسته از تبعیض.

واکنش سریع سیاسی و عاجل دولت، کمک بسیار ارزنده ای برای برون رفت از بن بست سیاسی و ایجاد چشم اندازی امیدوارانه برای مردم خواهد بود مانند اصلاحات فوری در زمینه رفع تبعیض دینی و برداشتن فشارهای دینی و فرهنگی به اقلیتهای مذهبی به ویژه ساکنین مرزی.

تبعیضات دینی درعموم موارد منشأ اختلاف بوده است، مداخلات مقامات غیر مسئول در سیاست گذاریهای کلان مانند مداخله ائمه جمعه یا فرمانداران نا هماهنگ! و یا قضات مستقل!

سکوت دولت آقای روحانی در مقابل اعدام های تلافی جویانه آن هم با اظهارات علنی توسط قوه قضاییه و عدم تصمیم گیری عاجل جهت واگذاری برخی مساجد و مراکز فرهنگی به اهل سنت می تواند منجر به از دست رفتن فرصتها برای یک آشتی ملی گردد.

آقای روحانی درصورت پیش گرفتن یک روند سریع و عاجل اصلاحی چنانچه با مخالفت مقامات حکومتی پر قدرت و مستقل از دولت مواجه شود با استفاده از پشتیبانی مردم می تواند آن نیروهای بازدارنده اصلاحات را به عقب براند و در چنین شرایطی به نظر می آید گزینه مردم منطقه بحران زده، حمایت سیاسی بیشتر از ایشان باشد تا شورشیان پرخاشگرمذهبی افراطی که بر طبل تفرقه های دینی می کوبند اما سستی یا بی تدبیری یا عدم جسارت لازم در این خصوص، تاریخ ملت ایران را به چالش خواهد کشید که البته هیچ یک از مسبببان اصلی این چالش بدون شک از صدمه مصون نخواهند ماند.

تبلیغ در مورد "مداخلات دول بیگانه" به تنهایی تلاشی مأثر برای برون رفت از بحران ناشی از تبعیض دینی نخواهد بود مگر با گسترش هرچه سریعتر اصلاحات جهت رفع آن تبعیضات دینی و اهتمام ورزیدن برای یک توسعه و رشد اقتصادی در منطقه محروم.

ادامه تبعیض دینی و نا امیدی مردم از تغییر روند امور با کشانده شدن مردم در درگیریهای مورد اشاره به دلیل افزایش شمار تلفات و قربانیان همان مردم حال بنا به هر دلیلی چشم انداز امید و اعتدال را نه تنها کم رنگ که انگیزه تلافی جویی را پُر رنگ می کند تا اندازه ای که بازگشت به وضعیت قابل قبول برای هر اصلاحی را منتفی ساخته و آینده ای نا روشن و بیمناک را رقم می زند.

بهروز قاسمی
۰۷/۱۲/۲۰۱۳



تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .