شجاعان ايستاده مى ميرند

در گرامى داشت دكتر حسين فاطمى


من ديگر در اين لحظات در مقام تظاهر و عوامفريبى نيستم و به مرگ خود يقين دارم و آنچه مى گويم از روى حقيقت است . ما از نهضتى به رهبرى دكتر مصدق حمايت كرديم كه هيچ قصد و غرضى جز استقلال مملكت نداشت . من  براى آن كشته مى شوم كه اولين اقدامم در وزارت خارجه بستن سفارتخانه و قطع رابطه با انگلستان بود.
هيچ مايوس نيستم ، از هر قطره خون من هزاران نهال مى رويد و با تاييد خداوند قهار انتقام اين ملت ستم ديده را از استعمار نا پاك مى گيرد.
( فراز هايى از آخرين نوشته هاى شادروان دكتر فاطمى پيش از تير باران شدنش)
---------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دكتر فاطمى زندگى  سياسى خودرا در راه مبارزه با استعمار و ديكتاتورى هزينه كرد و بايستى گفت كه آن پير احمد ابادى با شناختى كه از اين نخبه سياسى داشت و دلاورىها كه از او ديده بود وى را به معاون پارلمانى و سخنگوى دولت  و سپس وزير امور خارجه كابينه خود بر گزيد و اين در حالى بود كه از دكتر فاطمى با پيشينه سياسى در خشانتر و مشهور تر در كنار دكتر مصدق  كم نبودند،   بويژه از حزب ايران كه از نخستين روزها به جبهه ملى پيوست .
بايستى  توجه داشت كه دكتر فاطمى زمانى سكان دار كشتى سياست خارجى ايران شد كه طوفان سهمگين مبارزه ملت با استعمار كهنه كار انگليس  در جريان بود و دكتر مصدق با مهارت و از جان گذشتگى بى نظيرى كشتى درگير طوفان را هدايت مى كرد و ملت ايران نيز همواره و تا بامداد روز كودتاى ننگين ٢٨ مرداد در كنار خود داشت .
 كاش  دكتر مصدق از ابتدا بجاى هم پيمانى با مكى ، بقايى ، عميدى نورى ، شمس قنات آبادى و كاشانى كه به دشمنان قسم خورده نهضت ملى و دكتر مصدق تبديل شدند، از انسانهاى پاك و صادقى نظير دكتر فاطمى ، دكتر شاپور بختيار و  دكتر صديقي بهره مى گرفت.

و كاش بجاى انتخاب  تيمسار دفترى كه از نزديكان خودش بود و به او اطمينان كرد و شهر تهران را در روز ٢٨ مرداد كه تنها چند روز از كودتاى اول در ٢٥ مرداد گذشته بود به او نمى سپرد و بجاى او اين ماموريت خطير و سرنوشت ساز  را به افسر رشيد و فداكارى مثل  سرهنگ ممتاز مى سپرد.
 همانطور كه همه مى دانند سرتيپ دفترى پايتخت و نيروى پليس ويژه را به كودتاچيان و اوباشانى چون شعبان جعفرى ، رمضان يخى ، طيب حاج رضايى  و بارفروشان و چاقوكشان سپرد تا آنها همراه با افسران بازنشسته - اخراجى و روحانيون دربارى  و پول ( C I A)  كه  " كيم روزولت"  افسر عملياتى آن سا زمان و "برادران رشيديان " از مأمورين  اينتليجنس سرويس"  از چند ماه پيش در بين كودتاچيان تقسيم كرده بودند كار نهضت ملى را يكسره كنند.
 كاش دكتر مصدق از جبهه ملى و طرفداران نهضت ملى  بويژه " كانون سوسياليستها - نيروى سوم"  به رهبرى شادروان خليل ملكى در خواست نمى كرد تا در روزهاى ٢٥ تا ٢٨ مرداد در خانه بمانند كه اين خود سياستى بود كه طراحان آژاكس  برنامه ريزى كرده بودند .
بر اساس گفته شاهدان و خاطرات  روساى ( C I À ) و اسناد وزارت امور خارجه امريكا  كه پس از سى سال افشا شده است.  روزهاى ٢٧ و ٢٨ مرداد طراحان " آژاكس "  از كيم روزولت خواسته بودند  كه پس از شكست كودتاى اول در روزهاى ٢٤ و ٢٥ مرداد ، بايد كشور ايران  را بلافاصله ترك كند چون كودتا عملى نيست و جان او و ديگر مأمورين در خطر است.
 ولى كيم روزولت وقتى با خبر مى شود كه خيابانها از طرفداران دكتر مصدق خاليست ،  با سماجت و با مسيوليت خود در مخفيگاه مى ماند و كودتا را دوباره سازمان مى دهد. و اين در حالى است كه هواداران دكتر مصدق ، جبهه ملى و نيروى سوم خليل ملكى در خيابانها نيستند تا همانگونه كه در ماجراى ٩ اسفند ١٣٣١ هم دكتر مصدق و هم خانه او را در خيابان كاخ نجات دادند اينبار نيز كودتاى ضد ملى را وادار به شكست كنند. 
كشور ساسان  شوربختانه امروز در تملك بيگانگانى در آمده  كه همگى از "ام القراء اسلامى" آمده  اند و دركى از آزادى و حاكميت ملى ندارند ، كشور در آستانه ورشكستگى و نا امنى و در لبه پرتگاه جنگ است و آقايان و آقازاده ها كشور را تاراج مى كنند و رانت خوارى در ابعاد گسترده در كشور جريان دارد  و جمهورى اسلامى نگران سقوط حكومت علوي ها در سوريه است.

استاد سخن سعدى" در كنايه به چنين اشخاص و يا طرز فكر است  كه چنين مى نويسد:

خانه از پاى بست ويران است -----  خواجه در بند نقش ايوان است

 پديده جمهورى اسلامى خود ناشى از درازمدت شدن ديكتاتورى در رژيم گذشته پس از كودتاى ٢٨ مرداد است. و بى هيچ ترديدى بايست گفت همانطور كه Stefan Kenser در كتاب تمام مردان شاه آورده است ،  با كودتاى ٢٨ مرداد ٣٢ ١٣ دولت دموكرات مصدق با همكارى امريكا و انگليس  سرنگون شد ، شاه با ديكتاتورى،  قانون اساسى مشروطه را از اعتبار انداخت ، مردم خسته از ديكتاتورى  به انقلاب دست زدند و انقلاب ايران ثمره اش تقويت بنيادگرايى بشكل القاعده و طالبان در خاور ميانه و شمال آفريقا گرديد.

 ولى اين موضوع بى توجهى  روشنفكران  و احزاب سكولار و دموكررات از شرايط سياسى  آن برهه از تاريخ ايران  در سال ١٣٥٧ و اين شعار كه شاه بايد  برود،  بدون معرفى يك "آلتر ناتيو دموكراتيك"  و شايسته قابل توجيه نيست . ملتى كه ٣١،سال پيش از آن  در سال ١٩٠٦ ميلادى به برپايى انقلاب مشروطه و دستيابى به قانون اساسى مدرن ،ايجاد پارلمان ، بر كنارى  حكومت ايلغارى از استبداد مطلق و تبديل آن به مشروطه و بركنارى روحانيون از كرسى قضاوت و ايجاد دادگسترى مدرن  اقدام كرده است خود نشان از اين دارد كه مشروطه ، قوانين  و ساختار  دموكراتيك آن در خور ملت  و فرهنگ  ايران و بگفته شادروان احمد كسروى بهترين( سر رشته دارى) براى ملت و كشور  كهنسال ايران بوده است.

 رهبران جبهه ملى شادروانان ،" سنجابى ، بختيار و فروهر" در اواخر سال ١٣٥٦ و يا أوائل ١٣٥٧ به شاه مى نويسند،  جبهه ملى خواستار اجراى كامل قانون اساسى مشروطه مى باشند، چه شد كه جبهه ملى به پيروان كاشانى يعنى ايت اله خمينى و ياران ايشان پيوستند و با تأثير پذيرى از چپ هاى وابسته و به اصطلاح ضد امپرياليست , و درك نكردن شرايط بحران و  با همداستان شدن با نهضت آزادى و رهبران حزب توده و بجاى كوشش براى  تاسيس دولت دموكرات و سكولار و ملى و پشتيبانى از خط دكتر صديقى و دكتر بختيار با پاى سر بديدار آيت اله خمينى رفته  و  در دولت ملى مذهبى ها جاى خوش كردند و شعار ( استقلال - آزادى و عدالت) كه شعار مشروطه بود تبديل به قانون شريعت ، ولايت فقيه و" شتر گاو پلنگ" جمهورى اسلامى " گرديد؟! .

دكتر كيانورى رهبر حزب توده  يك ماه پس از انقلاب ١٣٥٧ با مصاحبه اى كه با خبر گزارى فرانسه انجام داد و در روزنامه كيهان  در تاريخ ١٠ فوريه ١٩٧٩ به چاپ  رسيد مى گويد (انقلاب ايران انقلاب دموكراتيك و ضد امپرياليستى است ) مردم خواهان خروج أمريكايى ها از ايران هستند . و  سپس مى افزايد (  ملت ايران خواهان  جمهورى  آزاد است ) وانقلاب كنونى در ايران حالتى مذهبى دارد زيرا كه در اين كشور تشيع داراى ريشه هاى عميقى است كه با آرمانهاى " ملى " توده ها پيوند دارد و ضمن ستايش از آيت اله خمينى مى گويد حزب من بطور كامل از هدفهاى آيت اله خمينى براى تحقق هدفهاى انقلابى و تشكيل شوراى انقلاب " اسلامى " كه در جهت شكست  "شاپور بختيار " و ژنرالهاى خادم او مبارزه مى كنند جانب دارى مى كند.    پايان مصاحبه:
 آيا اين گفتگو پر از تناقض  و پراكنده گويى نيست ؟

شادروان خليل ملكى در نشريه نيروى سوم ص ٨ : مى نويسد توده اى ها در نشريات خود دكتر مصدق و تمام جبهه ملى و بويژه حزب زحمت كشان نيروى سوم را عامل امپرياليسم معرفى مى كنند ولى على رغم تمام اين ادعاها و تهمت ها و على رغم هيأت حاكمه ايران و اربابان خارجى آنها و على رغم توده اى ها ----- نفت جنوب و شمال و شرق و غرب و خلاصه سراسر ايران ، با نيروى موجود و مشهور جبهه ملى  ايران ملى شد ه است  -------- براى اولين بار در تاريخ اخير ايران ، جبهه ملى ، به عنوان نيروى ملت  - و مستقل از سياست همسايگان نيرومند - توانسته است از تناقضات سياست جهانى براى استقرار حق ملت ايران استفاده كند .
بايد اميدوار بود كه اين نيروى ملى ، در مراحل آينده ، مبارزه ، باز هم وظايف و مسيوليت هاى تاريخى خود را انجام دهد.   پايان مطلب :
آيا واقعا جبهه ملى در انقلاب اسلامى ١٣٥٧ به وظايف تاريخى ، دموكراتيك و ملى خود پايبند ماند ؟!

كوه موش زاييد !٠

٢٥ سال بعد از نهضت ملى سال هاى ١٣٣٠ تا ١٣٣٢ ،  در سال ٥٧ ١٣ روشنفكران ، مليون ، چپ هاى وابسته و ضد امپرياليست و نماز خوانهاى كراواتى و آخوندهاى كلاهى  از انقلابى پشتيبانى كردند كه ماشين اعدامش از لحظه نخست انقلاب تا  اكنون باز نشسته نشده است و آزادى و عدالت در زنجير استبداد دينى گرفتار آمده است .

هيچ ترديدى ندارم كه اگر دكتر فاطمى زنده بود از لحظه نخست با اين حكومت سر جنگ داشت و بهيچ وجه نيز اجازه نمى داد كه دموكراسى و سكولاريسم و حقوق بشر قربانى ديكتاتورى دينى گردد. و اطمينان دارم اگر دكتر فاطمى از رژيم گذشته جان سالم بدر برده بود در نظام فقها بعنوان مرتد ، ضد ولايت و ليبرال  به جوخه اعدام سپرده مى شد و همان راهى را مى رفت كه دكتر بختيار و دكتر برومند و با تأخير داريوش فرو هر رفت .
من بر اين باور هستم كه تاريخ تكرار مى شود و ترديد ندارم كه عصر بيدارى ايرانيان بار ديگر  فرا خواهد رسيد و جان خواهد گرفت و ملت تشخيص خواهد داد كه هيچ حكومت دينى توان پذيرش دموكراسى و آراء مردم را ندارد و به يقين رهبرانى چون ميرزا جهانگير خان شيرازى ( صور اصرافيل) ، ستارخان و سردار اسعد ، دكتر فاطمى ، دكتر صديقى و دكتر بختيا رها پيدا خواهند شد و روحانيون را از قدرت بازنشسته و محاكمه خواهند كرد  و ملت را بسوى آزادى و عدالت رهنمون خواهند شد .
و انروز دور نيست.

كاووس ارجمند.   گاتنبورگ سويد
دهم نوامبر ٢٠١٣



تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - ارو‌پا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد .