دولت ها و مردم جهان
پیرامون افتضاح عالم گیر دولت آمریکا در جاسوسی علیه مردم جهان

مارال سعید
اینروزها افکار عمومی جهان درگیر افتضاح عالم گیر دولت آمریکا در ضبط و شنود و ردگیری کلیه ی ارتباطات مردم جهان نه در محدوده ی جغرافیائی خویش بل در جغرافیای دیگر کشورهاست. دولتی که جهان را ملک طلق خویش دانسته و با نغض آشکار استقلال دیگر کشورها به حقوق شهروندی مردمان آن کشورها تعدی میکند و در آن به دلخواه خود جولان میدهد.
افشاگری ادوارد اسنودن کارمند پیشین NSA در زمینه ضبط و شنود کلیه ی ارتباطات تلفنی و اینترنتی مردم در اقصی نقاط جهان توسط دولت آمریکا، افکار عمومی جهان را به ناگاه برانگیخت و دچار شوکی عظیم کرد. این بهت و حیرت بیشتر از آنجهت گسترده و عمیق گشت که مجری افتضاح به بار آمده دولتیست که ریاستش بر عهده ی آقای باراک اوباما برنده ناصواب جایزه ی صلح نوبل و سمبل تغییر در دل مردم ایالات متحده است. او اینک حقوق اساسی مردم جهان را نادیده میگیرد و اصل رعایت استقلال دیگر دولتها را زیر پا می نهد و گویا در کودکستان نیز نیاموخته که عمل زشت و قبیح برای همه زشت و قبیح است؟ از آن جمله؛ جاسوسی در امور خصوصی دیگران.   
اما وقاحت این عمل زشت تنها به ریاست دولت ایالات متحده آمریکا ختم نمی گردد. در حاشیه ی این نمایش، دیدنی و شنیدنیست رفتار و استدلالات رهبران و روسای دولتهای دوست و یاران نزدیک آمریکا که دستپاچه و نگران در پاسخگوئی به افکار عمومی مردمان حوزه ی جغرافیای خویش در این همکاری و همآوائی مفتضحانه و دیرینه سال با دولت آمریکا که عملا ً منجر به عدم احترام و رعایت استقلال کشور متبوعشان شده می باشد.
دولت آمریکا توسط سرویسهای امنیتی – اطلاعاتی خویش عملا ً و رسما ً سالهاست مشغول جاسوسی و کند و کاو در تمامیت زوایای پنهان و آشکار دیگر دولتها و زندگی خصوصی شهروندان بوده و هست. افسوس بر این مضحکه آنگاه بالا میگیرد که عموم دول اروپائی اعلام داشته و میدارند: با اصل قضیه مشکلی ندارند بل ناراحتند چرا با آنها!؟ آنهائی که آمریکا را قبله ی عالم میدانند و برای خوش خدمتی و خشنودی ارباب، دست به هر کار و عملی زده و میزنند.
اینان یا قافلند و یا خود را به قفلت زده اند، چرا که دولت آمریکا بهتر از هرکس دیگر به میزان محبوبیت خویش در میان مردمان جهان واقف است و خود آگاه است که رشد و گسترش بنیادگرائی و تروریسم نتیجه مستقیم سیاستهای سرمایه داری جهانی به رهبری اوست. آنها گویا دچار نسیان گشته اند که، این آمریکا علیرغم آنکه دوران این تفکر به سرآمده یا نه! خود را آقای دنیا می انگارد و برای حفظ و حراست از این سروری حتی به دوستان و یاران دیرین خویش نیز اعتماد ندارد.
اما شهروندان جدا از آنکه دولتهای آنها چه بگویند و چه بکنند، در خلوت این سوآل را پیش روی خویش می بینند: این کیست که به خود اجازه میدهد با و بی بهانه در خصوصی ترین زوایای زندگی من سرک بکشد و به خود حق میدهد؛ بجوید و ضبط کند آنگونه که خود میخواهد، آنهم بدون کوچکترین اذنی از من یا یک مرجع قانونی!؟ به راستی با این دولت کابوی هفتیر به دست که پایبند هیچ قانونی حتی قوانین خود نوشته نیز نیست چه باید کرد؟
مردم جهان چه میتوانند بکنند وقتی این کمدی سیاه و اینک تراژیک به اینجا رسیده است که ادوارد اسنودن این وجدان بیدار جهانی اینک در فرودگاه مسکو به دام افتاده و آنها در عمل فاقد کمترین قدرتند و نمی توانند حداقلهایی را به وجدان بیدار خویش تقدیم دارند. او روزهاست که در تله ی فرودگاه مسکو گرفتار آمده و دولتها یکی پس از دیگری عرق شرم از پیشانی پاک می کنند و بهانه های واهی می آورند و درخواست پناهندگی او را رد میکنند.
آری؛ اینست آن تابلوی سیاه اما واقعی دنیائی که در آن زندگی می کنیم و سرمایه داری جهانی در تلاش برای ساختن قابی طلائی برای آن. دنیائی که در آن انسانیت و حقوق انسانی در محاق اعمال و رفتار تاریخ مصرف گذشته ی کسانیست که خود را صاحبان اصلی دنیا می پندارند.
این تصویر ابدی نخواهد بود و تغییر خواهد کرد آنگاه که ما مردم به خود آئیم و بدانیم که قدر قدرتی این دولتها نه ناشی از پول و تفنگ و قل و زنجیر، که ناشی از ناآگاهی و عدم اتحاد گفتاری و رفتاری ماست
.

چهارشنبه  ۱۲ تير ۱٣۹۲

اخبار روز