|
جمعه بیست و نهم مرداد ١٣٨٩
جعفر پویه در حالی که چندین روز از پایان اعتصاب غذای زندانیان سیاسی در زندان اوین می گذرد، روز سه شنبه خبر رسید که 12 نفر از آنان به بند عمومی منتقل شدند. اما با همه این احوال، خانواده های این زندانیان می گویند که هیچ خبری از عزیزانشان ندارند و دستگاه داغ و درفش علی خامنه ای اجازه ملاقات به آنان را نمی دهد. این در صورتی است که عباس جعفری دولت آبادی، دادستان و سردژخیم دستگاهی قضایی رژیم ولایت فقیه بارها خطاب به زندانیان سیاسی گفته است که آنها برای آزادی یا مرخصی باید اظهار ندامت کنند. در پاسخ به این یاوه های بی شرمانه و پیشنهاد دستگاه تواب سازی و تفتیش عقاید خامنه ای، شماری از زندانیان اسیر در زندان رجایی شهر کرج با انتشار نامه سرگشاده ای، سعی به پاسخگویی به او کرده اند. این زندانیان در ابتدای نامه شان خطاب به جعفری دولت آبادی می نویسند: "جناب آقای جعفری دولت آبادی، هر چه اندیشیدیم کمتر فهمیدیم که چرا باید اظهار ندامت کنیم و بابت چه چیزی؟ لطفا بفرمایید از چه اظهار ندامت کنیم؟" آنها در ادامه از سردژخیم خامنه ای می پرسند: "از به خاک و خون کشیده شدن مردان و زنان بی دفاع و بی پناه حق طلب در خیابانها توسط ماموران تا بن دندان مسلح؟ از عزادار کردن مادران و پدران سالخورده یا همسران و فرزندان سهرابها، کامرانها، نداها، روح الامینیها و صدها جوان رعنای دیگر کشور عزیزمان؟ و یا از دفن شبانه شهدای ملت ایران در گورهای بی نام و نشان در قطعه 302 بهشت زهرا؟" همچنین ادامه می دهند: "به راستی بايد از چه چيز، کدام جنايت اظهار ندامت کنيم؟ از ضرب و جرحها، هتاکیها، فحاشیها و تهدیدهای ناموسی ماموران نظامی و انتظامی و امنیتی نسبت به متهمان چشم و دست بسته؟ از جوانان آویخته از پا در شکنجه ها؟ و یا آنان که سرشان را در سینک توالتها فرو می کردند تا اعتراف دروغین کنند؟" و اینگونه زندانیان دربند، دادستان و سردژخیم دستگاه داغ و درفش رژیم ولایت فقیه را در برابر پرسشی اساسی قرار می دهند. آنان می نویسند آن کسی که باید اظهار ندامت کند حکومت و رووسایش هستند که آمران "شکنجه های جسمی، جنسی و روانی جوانان اين مرز و بوم در بازداشتگاه های قانونی و غير قانونی و پيدا و پنهان ... شکنجه گاه های کهريزک و بندهای ۲۰۹، ۲ الف و ۲۴۰ " می باشند. هرچند حرفها و سخنان زندانیان حکم میخ آهنینی دارد که در سنگ دستگاه تفتیش عقاید ولایت فقیه فرو نمی رود اما همچون دادنامه ای علیه این دستگاه ستمگر و بی وجدان به گوش مردم خواهد رسید و بار دیگر تکرار می کند که هرچند مبارزه مردم ایران با رژیم ولایت فقیه فراز و فرود دارد اما اعمال ددمنشانه دژخیمان چیزی نیست که از حافظه مردم پاک شود. جرایم غیر انسانی ای که آنان باید به دلیل ارتکاب شان، در دادگاهی عادلانه و مردمی پاسخگو باشند.
وبلاگ کمپین آزادی صالح کهندل .....دنیایی که شما حقوق بشریها میبینید با دنیای رجایی شهر کاملا متفاوت است، شما حرف از حقوق بشر میزنید، اینجا حتی به اندازه ی یک حیوان هم زندانی ها حقوقی ندارند. *** نمی دانم از هزاران درد ناشی از جنایت های رژیم ضد بشری را که از سال 79 با تمام وجودم در زندانهای مخوف رژیم دیده و میبینم کدام یک را فریاد بزنم اگر محدودیت در برابر خدا و خلق نبود بی درنگ خود را در زندان رجایی شهر کرج به آتش میکشیدم و از دیدن و تحمل مصیبتهاا و رنجهای این جا که هزاران بار از تیرباران و سنگسار و اعدام سختتر است رها میشدم. من هم اینک از قعر زندان جهنمی رجایی شهر فریاد میزنم و به گوش همه ی کسانی که وجدان بیدار بشری و خون انسانی در رگ دارند ندا سر میدهم که تبعید گاه رجایی شهر در اوج فاجعه ی غیر قابل تصور انسانی به سر میبرد و هزاران درد و اندوه قرون وسطایی درمقابلمان خود نمایی میکند. امروز فضای خواب برای دویست و پنجاه نفر، صد متر مربع میباشد و صدها زندانی مجبورند به صورت کتابی و دهان به دهان یکدیگر و گاهی به صورت فله ای روی هم بخوابند. تنها جایی که تقریبا عدالت برقرار است و فرقی نمیکند طرف سالم است و یا مریض، از زیر پل گرفتهاند یا از سرکار، دیوانه است یا عاقل، نویسنده است یا قاتل، استاد و دانشگاهی است یا معتاد تزریقی، تقریبا بعد از ده روز همه یک رنگ میشوند البته به جز تعداد انگشت شماری گردن کلفت که مسئولیت پاسداری از بند را دارند. هر روز حدودا چهل تا پنجاه نفر به جمع زندانیان افزوده میشود، زندانی تازه وارد بدون دریافت نیازهای اولیه در جمع زندانیان رها میشود و چند دقیقه طول نمیکشد تا یاد بگیرد برای اینکه کمتر زیر رگبار فحش و کتک قرار بگیرد باید کور و کر و لال باشد و در مقابل تمام شرایط جهنمی سرفرود بیاورد. تا اگر در بیرون کسی را داشته باشد که هفته ای حداقل دویست و پنجاه هزار تومان به حسابش واریز کند شرایط به دست آوردن مواد مخدر و فضا برای خواب و... را دارد در غیر این صورت برای تهیه ی مایحتاج اولیه تن به هر خفتی میدهد و زمان زیادی طول نمیکشد که بر اثر فشارهای اینجا خودکشی یا خود زنی میکند یا روانی کامل میشود که در محوطه ی اینجا وسط حیاط به صورت لخت و عریان پرسه می زند، هر از گاهی هم جوان خوشتیپ تازه وارد توسط زندانیان شکار شده و همان شب اول و دوم در زندان مورد تجاوز جمعی قرار میگیرند و بعد ازآن دیوانه وار خود را به در و دیوار میزند. در این خراب شده به ندرت کسی پیدا می شود که ازآسیب شپش درامان باشد، دسته دسته در حیاط زیر آفتاب کسانی را میبینید که لباسهای زیر خود را به دست گرفته به دنبال شپشها هستند. متاسفانه در این چند سالی که من اینجا هستم این شپشها بودند که به زندانیها غالب شدند و هر روز نسبت به روز قبل بیشتر و بیشتر میشوند، کمی آن طرف تر زندانیان دیگری را در صف دستشویی میبینید که یا خود را میخارانند و یا سر نوبت دستشویی تا دم در زد و خورد میکنند و در این وضعیت زندانی خوش شانس است که اگر نوبت بعد از نیم ساعت به او برسد، دسشتشویی آب داشته باشد. در اینجا برای صدها نفر یک عدد دستشویی خراب و سرریز شده وجود دارد. هرازگاهی زندانیان نگون بخت را مشاهده میکنیم که از دادگاهی یا ملاقات حضوری باز میگردند و مواد مخدر را در شکم حمل میکنند و گاهی چون نمیتوانند پس بدهند شلنگ آب از زیر وصل میکنند و...... مواد مخدری که نقش نیازهای اولیه انسان را بازی میکند. پیرمردانی که بوی ادرار و مدفوع از چند متری آنها موج میزند و یا جوانان مریض روانی که شبها بر روی همدیگر ادرار میکنند، و هر کجا که شدت پیدا شود، ادرار و مدفوع خود را تخلیه میکنند، حال میخواهد شلوار یا جای خواب یا حسینیه یا جای دیگر باشد اینجا مملو از جوانان و پیرمردانیست که زمین گیر شده اند، انگار خودشان را تسلیم مرگ کردهاند ولی کسی نیست که آنها را از زجرهای زندگی نجات دهد. نمیدانم نوشتهام را چگونه تمام کنم. انگار هزاران درد و رنج صف کشیده وهمه آن دردها انتظار دارند که اشاره ای به آنها شود. ای کاش خواب بودم. ولی بیدارم و این فاجعه ی بشری در سرزمینی رخ میدهد که مسئولین آن ادعای اداره ی جهان را دارند، مرا با رژیم و مزدوران آن هیچ حرفی نیست، که به مسئولیت خود که همانا دشمنی با مردم ایران و دیگر مردمان کشورهاست دقیقا عمل میکنند، اما چند جمله ای با نهادهای مدافع حقوق بشر دارم. دنیایی که شما حقوق بشریها میبینید با دنیای رجایی شهر کاملا متفاوت است، شما حرف از حقوق بشر میزنید، اینجا حتی به اندازه ی یک حیوان هم زندانی ها حقوقی ندارند، شما صحبت از امکانات بهداشتی میکنید ولی اینجا زندانی واژه ی بهداشت را همچون خیالی تصور میکند، و آنچنان غریب است که به راحتی بدترین مریضی های خطرناک را به یکدیگر انتقال میدهند. شما در حالی از کمبود میوه و سبزی در زندان حرف میزنید که زندانی در به در دنبال تکه نانی در ظرف های آشغال است. شما از نارسایی خدمات درمانی سخن میگویید ولی اینجا زندانی واژه ی بهداری را فراموش کرده است. شما دلتان از اعدام زندانی به درد میآید دردی که حاصل فضای روشنفکری و جوامع متمدن است، اینجا حتی تمام امکانات خودکشی را هم از زندانیان گرفتهاند که مبادا با خودکشی، کسی از درد و رنج رهایی یابد و یا باعث رسوایی بیشتر رژیم گردد. تمام دلهره ی شما این است که مبادا رژیم زنی را سنگسار کند، اینجا سنگسار دل کسی را به درد نمیآورد، چون زندانیان هر روز صدها بار سنگسار میشوند، به خدا درد خیلی است، تخیل شما از درد واقعی زندان خیلی کوچکتر از آن چیزیست که من میبینم، اگر کسی زندان رجایی شهر را تجربه کرده باشد، به من اعتراض میکند که چرا نتوانستم در این چند جمله یک هزارم از آنها را بگوییم. من پیشاپیش از او پوزش میطلبم که حق با ایشان است. اما چند سوال که همیشه ذهن مرا با خود مشغول کرده است که جواب آنها شاید راهگشایی برای خیلی از دردهای من باشد این است ، آیا کهریزک و رجایی شهرها در حکومت فعلی اصلاح می شوند؟ آیا رژیم بدون این زندان های مخوف امکان بقا دارد؟ کی و چگونه؟ کهریزک تبدیل به گلستان میشود و کهریزک و رجایی شهرها حاصل کدام افکار هستند؟ صالح کهندل بند 4 زندان رجایی شهر کرج 20 مرداد ماه 1389 ارسال شده توسط کمپین صالح کهندل این نامه به سازمانهای زیر ارسال گردید بان کی مون ( دبیرکل سازمان ملل متحد) ناوی پیلای(رئیس کمیسیون حقوق بشر) کمیساریای عالی حقوق بشر کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا سازمان عفو بین الملل سازمان دیدبان حقوق بشر
بهمن فتاح زاده 35 ساله، بریار کاوه 17 ساله، برهان درخشان 18 ساله، برهان خسروی 17 ساله و اختیار کاوه 33 ساله که به بازداشت نیروهای امنیتی در امده اند به اداره اطلاعات مریوان منتقل شده اند. از دلایل دستگیری این افراد هیچ اطلاعی در دست نیست. همچنین روز 23 مرداد ماه در شهر بوکان نیز پنج تن از جوانان کرد به نام های هیوا خضری اقدم، صدیق خضری اقدم، عثمان آذریان، محمد آذربار و حسن یونسی نیز از سوی نیروهای اطلاعاتی احضار و بازداشت شدند که از میان این افراد هیوا خضری اقدم و صدیق خضری اقدم همچنان در بازداشت به سر می برند.
يك پژوهشگر حوزه اعتياد گفت: زنان معتاد به عنوان يك قشر آسيب ديده در معرض خطرات چندگانه، بيماريهاي مقاربتي، تجاوز جنسي، تنفروشي، بيخانماني و حتي مرگ قرار دارند. به گزارش شبكه خبرمسیحیان فارسی زبان به نقل از سی میل خبرگزاری ایسكانیوز نوشت، سلمان قادري در نشست علمي ـ پژوهشي كه با عنوان "بررسي وضعيت رفتار پرخطر زنان تن فروش معتاد" در مجموعه فرهنگي شقايق برگزار شد اظهار داشت: «گرايش زنان به اعتياد، پيامدهاي ناگواري را از نظر جسمي، خانوادگي و اجتماعي براي آنها در پي دارد که گرايش به سمت تن فروشي يکي از ابعاد آن است.» وی ضمن اعلام اینکه روابط پرخطر جنسي از مهمترين راههاي انتقال ایدز در بسياري از کشورهاي آسيايي است، گفت: «از طرفي به نظر ميرسد، انتقال اچ آي وي از طريق تزريق کنترل شده اما موج سوم آن از طريق ارتباط جنسي در حال افزايش است.» وی تصریح کرد: «بر اساس نتايج تحقيقات، سن زنان تن فروش معتاد پائين است، اغلب از خانوادههاي از هم گسيخته هستند، معمولا در خانوادههاي پرجمعيت زندگي کردهاند، بسياري از اين زنان در دوره کودکي از طرف پدر و ساير اعضاي خانواده مورد آزار قرار گرفتهاند و بيشترين نوع آزار جسمي بوده است.» این پژوهشگر حوزه اعتیاد در پایان ضمن تاکید بر نقش سازمانهای غیر دولتی به عنوان مهمترین منابع آموزش و پیشگیری، فراهم کردن زمينه اشتغال زنان معتاد، تقويت حمايتهاي بيمهاي و حمايت از سازمانهاي غيردولتي را از راههاي کاهش مشکلات اين زنان دانست.
رادیو فرانسه: به گفتۀ وزیر بازرگانی امسال و همزمان با حذف دیگر یارانه ها، یارانۀ آرد و نان نیز حذف خواهد شد و قیمت آرد از 75 ریال به قیمت جهانی افزایش خواهد یافت. به گفتۀ او قیمت آرد آزاد در ایران هم اکنون 4500 ریال است. سعید مدنی پژوهشگر مقیم تهران پیش بینی می کند که در نتیجۀ این تصمیم اقشار فقیر فقیرتر و در زمینۀ بهداشت و تغذیه متحمل زیان های بیشتری شوند. مهدی غضنفری وزیر بازرگانی دولت محمود احمدی نژاد گفته است که امسال یارانۀ آرد و نان همزمان با حذف دیگر یارانه ها هدفمند یا در واقع حذف می شود. مهدی غضنفری در ادامه افزوده است : تاکنون آرد یارانه ای به قیمت ٧٥ ریال و آرد آزاد به قیمت ٤٥٠٠ ریال عرضه می شد که با حذف یارانه ها قیمت آرد به بهای جهانی آن یعنی میان این دو قیمت عرضه می شود. در این حال، افزایش ناگهانی قیمت برق مصرفی در استانهای شمالی کشور موجی از نگرانی را در میان اقشار آسیب پذیر برانگیخته است. دیروز چهارشنبه محمد حسین عاقل منش عضو شورای اسلامی شهر رشت گفت که پس از مازندران حالا قبض های برق، مصرف کنندگان گیلانی را غافلگیر کرده است. این عضو شورای شهر رشت گفته است : به دلیل گرمای شدید تابستان امسال استفادۀ گسترده از وسایل خنک کننده موجب افزایش مصرف برق و افزایش مصرف برق موجب محاسبۀ تصاعدی بهای برق خانگی و بعضاً پرداخت جریمه به خاطر مصرف مازاد شده است. محمد حسین عاقل منش در انتها تصریح کرده است : از آنجا که قانون حذف یارانه ها هنوز به اجرا گذاشته نشده است، افزایش ناگهانی قیمت برق موجی از نگرانی به ویژه در میان اقشار آسیب پذیر اجتماعی در استانهای شمالی کشور به وجود آورده است. اما، حذف یارانه نان چه جایگاه و اهمیتی در سبد کالاهای مصرفی خانوارهای ایرانی دارد و حذف آن چه نتایجی به بار خواهد آورد؟ سعید مدنی، پژوهشگر مقیم تهران، در پاسخ به این پرسش می گوید : اتفاقی که طی سه دهۀ اخیر در سبد غذایی خانوارهای ایرانی رخ داده این است که سهم پروتین ها نظیر گوشت قرمز یا گوشت سفید کم شده و در مقابل سهم کالاهای ارزان قیمت نظیر آرد و غلات در سبد غذایی مردم ایران افزایش یافته است. این سهم در شهرها حدود بیست درصد و در روستاها حدود سی درصد است. در واقع، آنچه دولت انجام می دهد نه هدفمند کردن یارانه ها، که همان حذف یارانه هاست. زیرا، در صورتی که یارانه ها حقیقتاً هدفمند می شد، باید منابع بیشتری به دهک ها و خانوارهای کم درآمد تعلق می گرفت. برای نمونه، در حال حاضر که هنوز یارانه ها به طور کامل حذف نشده اند، ده تا بیست درصد خانوارهای ایرانی قادر به تأمین کالری مورد نیاز روزانۀ خود نیستند و در نتیجه زیر خط فقر مطلق به سر می برند. این گروه جمعیتی در صورت حذف یارانه ها و یا نقدی شدن یارانه ها قدرت دفاعی کمتری خواهند داشت. نکته این است که یارانه ها در حال حاضر به طور مساوی میان دهک های مختلف جامعه تقسیم می شود و با حذف یارانه ها این دهک های کم درآمدند که بیشترین آسیب را خواهند دید. زیرا، میزانی را که دولت تحت عنوان یارانۀ نقدی قصد دارد به دهک های کم درآمد بپردازد به هیچ وجه جوابگوی نیازهای روزمرۀ آنان نیست و قادر به جبران نتایج تورمی ناشی از حذف یارانه ها نخواهد بود. بنابراین، اتفاقی که خواهد افتاد این است که فقرا فقیرتر خواهند شد و آسیب های بیشتری در زمینۀ تغذیه و بهداشت خواهند دید.
خبرگزاری هرانا - لاله حسن پور، فعال حقوق بشر، روز گذشته مورخ بیست و هفتم مرداد ماه، جهت اخذ آخرین دفاعیات به شعبه ی 3 بازپرسی دادگاه انقلاب تهران، مستقر در زندان اوین احضار شد. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، در این دادگاه که بدون حضور وکیل ایشان برگزار شد سه اتهام جدید مبنی بر توهین به رهبری، توهین به مقدسات و توهین به رئیس جمهور مطرح و تفهیم شد. یکی از وکلای مدافع وی در گفتگو با گزارشگر هرانا اعلام کرد متاسفانه به ما وکلا اجازه ورود به دادسرای مستقر در اوین نمی دهند به همین دلیل من نتوانستم به همراه موکلم در دادگاه حضور به عمل رسانم. وی افزود، در تماسی که با خانم لاله حسن پور داشتم گویا اتهامات جدیدی به ایشان تفهیم شده است، اتهاماتی چون توهين به مقدسات اسلام از طریق انتشار "اسلام چه به ایران" نوشته ای از صادق هدایت در وبلاگ شخصی، توهين به رهبري از طریق انتشار یک دلنوشته در وبلاگ شخصی، توهين به احمدي نژاد از طریق انتشار یک دلنوشته در وبلاگ شخصی، به ایشان تفهم شده است. وی هم چنین خاطر نشان کرد پیشتر اتهاماتی چون اقدام عليه امنيت ملي از طریق امضا کمپین نوجونان محکوم به اعدام، عضويت در مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران و شركت در اغتشاشات عنوان شده بود. حسن پور در طی مدت بازداشت تحت فشار شدید بازجویان جهت اخذ اعترافات تلوزیونی قرار داشت. لاله حسن پور، فعال حقوق بشر روز سه شنبه بیست و پنجم اسفندماه در منزل پدری اش در تهران توسط اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به بند 2 الف زندان اوین منتقل شد. وی دوازدهم خردادماه با قرار وثیقه ی دویست میلیون تومانی از زندان اوین به صورت موقت آزاد شد.
به گزارش پایگاه رسمی گزارشگران بدون مرز، بيانيه اين سازمان در رابطه با احکام توقيف روزنامه آسيا و لغو مجوز نشريههای سپيدار و پرستو و همچنين محکوميت بدرالسادات مفيدی، روزنامهنگار در ايران، منتشر شده است. محمدعلی رامين، دبير هيات نظارت بر مطبوعات ايران، سه روز پیش، از توقيف روزنامه آسيا به دليل "انتشار عکسهای خلاف عفت عمومی و تبليغ اسراف" خبر داده، همچنين دليل لغو مجوز دو نشريه سپيدار و پرستو را "انتشار عکسها و مطالب خلاف عفت عمومی و پایبندنبودن به رسالت مطبوعاتی" عنوان کرد. محمدعلی رامين همچنین که پرونده روزنامه آسيا به مرجع قضايی نيز ارسال شده است. حکم بدرالسادات مفيدی عليه همه روزنامهنگاران و آزادی مطبوعات در ايران است سازمان گزارشگران بدون مرز، در بیانیه خود آورده است "بدرالسادت مفيدی، دبير انجمن صنفی روزنامهنگاران ايران نيز از سوی شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب تهران به شش سال زندان قطعی و پنج سال محروميت از فعاليت مطبوعاتی محکوم شده است. " مفيدی در تاريخ ٨ دی ماه ١٣٨٨ بازداشت و ١٧ خرداد ماه ١٣٨٩ با سپردن صد ميليون وثيقه بهطور موقت آزاد شد. سازمان گزارشگران بدون مرز در بيانيه خود علت توقيف روزنامه آسيا را "انتشار مقالاتی در انتقاد از سياست اقتصادی دولت احمدینژاد و دخالت قدرتمند سپاه پاسداران در اقتصاد ايران" ذکر کرده است. اين سازمان تاکيد کرده است که از بدو تاسيس، اين سومين بار است که اين نشريه توقيف میشود و در طی اين مدت نيز چندين روزنامهنگار و همکار اين نشريه اقتصادی نيز بازداشت شدهاند؛ از جمله ساقی باقرینيا و ايرج جمشيدی، مديرمسئول و سردبير اين روزنامه. گزارشگران بدون مرز، علت لغو امتياز سپيدار، نشريه بسيج دانشجوی دانشگاه تهران و علوم پزشکی را "مقالاتی در انتقاد به اسفنديار رحيممشايی، معاون جنجالی احمدینژاد" و انتشار "مقالات و کاريکاتوری از يکی از نزديکان اکبر هاشمی رفسنجانی، در ارتباط با پرونده پر سر و صدای دريافت رشوه از شرکت نروژی استات اويل" عنوان کرده و گفته است "به نظر میرسد لغو امتياز اين نشريه بيشتر به دليل تصفيه حسابهای جناحی است." سازمان گزارشگران بدون مرز ضمن ابراز تاسف از محکوميت بدرالسادات مفيدی، حکم وی را "عليه همه روزنامهنگاران و آزادی مطبوعات در ايران" ارزيابی کرد. اين سازمان ضمن بيان اينکه "از ٢٢ خرداد ١٣٨٨ تا امروز بيش از بيست نشريه در ايران توقيف و يا مجبور به توقف انتشار خود شدهاند"، نوشته است که "سرکوب مطبوعات در ايران با شدت ادامه دارد و توقيف مطبوعات عملا به اقدامی روزمره برای دولت محمود احمدینژاد تبدل شده است." اين سازمان مدافع آزادی مطبوعات پيش از اين در گزارش ردهبندی آزادی مطبوعات خود نوشته بود: "ايران به دروازه سه کشور جهمنی برای آزادی مطبوعات ترکمنستان (رده ١٧٣)، کره شمالی (رده ١٧٤) و اريتره (رده ١٧٤) که سالهاست آخرين رده جدول را به خود اختصاص دادهاند، رسيده است."
وزیر دفاع ایران با بیان خبر فوق اظهار عقیده کرد: "امروز قدرت ابرقدرت ها را با صنایع نظامی می سنجند و صنایع تسلیحاتی داخلی نیز اساس استقلال سیاسی و ارتقای موقعیت کشورها در صحنه بین المللی است." به گزارش مهر، سرتیپ پاسدار احمد وحیدی، وزیر دفاع جمهوری اسلامی، به مناسبت فرا رسیدن روز «صنعت دفاعی ایران»، طی سخنانی پیش از خطبه های نماز جمعه ٢۹ امرداد ماه تهران، خاطرنشان کرد این موشک از کلاس جديد موشکهای ايرانی است که دارای ويژگیهای فنی جديد و قدرت تاکتيکی منحصر بهفرد است و یکی از خصوصیات این موشک، نداشتن بالک است که "قدرت تاکتیکی" موشک را افزایش می دهد و افزود که کمتر موشکی چنین قابلیتی را دارد. احمد وحیدی گفت: "از ويژگیهای ديگر موشك «قیام یک»، اين است كه احتمال اصابت موشكهای ديگر به آن به شدت كاهش يافته است." وزیر دفاع ایران، که به مناسبت فرا رسیدن روز "صنعت دفاعی ایران" در مراسم نماز جمعه سخن می گفت، اظهار داشت که صنایع داخلی در حال حاضر توانایی تولید تمامی نیازهای نیروهای مسلح را دارد و انواع هواپیما، ناوشکن، زیردریایی و موشک هایی مانند فاتح، سجیل، شهاب، نصر، قدر و نور را می سازد. وحیدی روز سهشنبه ۲۶ مردادماه خبر داده بود که ايران "ساخت سامانه پدافندی با برد بلند را در داخل کشور در دستور کار خود قرار داده که به زودی آنها را توليد میکنند." وی همچنین گفته بود که در روز صنعت دفاعی، "دو موشک جديد فاتح از نسل سوم و موشک قيام آزمايش میشود و خط توليد دو شناور جديد از جمله شناور تندروی راکتانداز و شناور موشکانداز در دو اندازه مختلف افتتاح میشود." وحیدی در نماز جمعه،همچنین به تولیدات پدافندی اشاره کرد و از دستاوردهای صنایع دفاعی در این زمینه سخن گفت. وزیر دفاع ایران برخورداری از صنایع تسلیحاتی داخلی را اساس استقلال سیاسی و ارتقای موقعیت کشورها در صحنه بین المللی دانست و گفت "امروز قدرت ابرقدرت ها را با آن می سنجند و برخی قدرت ها که ادعای ابرقدرتی دارند، اساسا ابرقدرتی آنها بر قدرت تسلیحاتی تکیه دارد." گفتنی است در سال های اخیر، منابع نظامی ایران از تولید و آزمایش انواع موشک در داخل کشور خبر داده اند که معمولا ابراز نگرانی برخی کشورهای غربی را در پی داشته است؛ چرا که این کشورها، که جمهوری اسلامی را به تلاش برای تولید تسلیحاتی اتمی متهم می کنند، افزایش امکانات موشکی ایران را تهدیدی علیه امنیت بین المللی توصیف کرده اند. هفته گذشته، سردار پاسدار حسین سلامی، جانشین فرمانده كل سپاه پاسداران، طی سخنانی خاطرنشان کرده بود "امروز موشكهای سپاه قادرند هدفهای منطقهای استكبار جهانی را با هر كمیت و كیفیتی مورد هدف قرار دهند." همزمان با وی، امیر سرتیپ احمد رضا پور دستان، فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران، با اعلام اینکه "ضریب خطا در انواع موشکهای جدید و پیشرفته ایران به حداقل ممکن رسیده"، از تجهیز ارتش جمهوری اسلامی به "پیشرفته ترین موشک های ساخت داخل" خبر داده و گفته بود "با اطمینان می گوئیم که هر مهاجمی در تیررس بوده و قادریم به سرعت آن را مورد اصابت قرار دهیم." چندی پیش، رزمایشی تحت عنوان «پیامبر اعظم ۴»، با حضور فرماندهان سپاه پاسداران و با شلیک انواع موشک های شهاب ۱ ، ۲ و ۳ موشکهای کلاس قدر۱ ، موشک صیاد، فاتح ۱۱۰ و زلزال در مدت زمانی دو روز انجام شد. چند ماه پیش، و پس از آزمایش موشک «سجیل دو» توسط ایران، روزنامه هاآرتص چاپ اورشلیم در گزارشی پیرامون پرتاب موفقیت آمیز آن موشک نوشته بود "بنظر می رسد سیستم موشکی ایران بسیار پیشرفته از حد تصور است و باعث افزایش نگرانی ها در مورد مهارت های موشکی ایران شده است. " در همین راستا، قطعنامه های شورای امنیت علیه برنامه های اتمی ایران، صنایع موشکی را نیز هدف تحریم های بین المللی قرار داده است. ایران تلاش برای ساخت جنگ افزار اتمی و تسلیحات تهاجمی را رد کرده و امکانات موشکی خود را دفاعی دانسته است. اوایل سال جاری مقامات آمریکایی گفته بودند که به منظور تقویت توان دفاعی کشورهای حاشیه خلیج فارس در برابر حملات موشکی ایران، امکانات دفاع موشکی خود را در منطقه افزایش می دهند و موشک های ضد موشک پاتریوت را در امارات متحده عربی، بحرین، قطر و کویت مستقر می کنند. و در همین راستا، پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا)، طی نامه ای به کنگره آمریکا نوشته بود "وزارت دفاع امریکا ٢۰۹ موشک پاتریوت به ارزش تقریبی ۹۰۰ میلیون دلار را در اختیار کویت قرار خواهد داد ."
گمان نکنند می توانند پاسخ معترضان لایحه حمایت خانواده را هم با چماق، باتوم و گلوله بدهند جرس: صدیقه وسمقی، نویسنده، شاعر و استاد دانشگاه نامه ای سرگشاده خطاب به نمایندگان مجلس نوشته است و طی آن در دستور کار قرار گرفتن دوباره لایحه خانواده را به شدت نقد کرده و تمامی پیامدهای تصویب قوانین نادرست در این رابطه را متوجه مجلس دانسته است. بنا به گزارش های رسیده به جرس، در بخشی از این نامه آمده است: در طول سالیان گذشته سیاست و اقتصاد کشور نظامی و امنیتی شده است. ابهامات و سوالات فراوانی درباره نحوه هزینه کردن ثروت های عمومی مطرح شده است. نگرانی های عمیق و جدی نسبت به روند حرکت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی و رشد روز افزون طالبانیسم در کشور بوجود آمده است. این استاد دانشگاه همچنین نوشته است: حتماً می دانید در خیابان ها چه می گذرد و با جوانان شکیبا و نازنین این مرز و بوم چه می کنند. عوامل خشن و ترسناک حکومت، بی خردانه به دختران و پسران، زنان ومردان حمله می برند تا وظیفه شرعی امر به معروف ونهی از منکر را انجام دهند! آمران و ناهیانی که خود مرتکب منکر می شوند وهیچ نتیجه معروف وپسندیده ای بر رفتارهای زشت آنان مترتب نیست. اینها همه جلوه هایی از باورهای همان جریانی است که امروز قصد ویران کردن بنیان خانواده را دارد. متن کامل این نامه که نسخه ای از ان در اختیار جرس قرار گرفته به شرح زیر است: بنیان خانواده را و یران نکنید نمایندگان محترم مجلس! ای کسانیکه بر صندلی های نمایندگی مردم تکیه زده اید! در چهارده ماه گذشته حوادث مهمی بر کشور ایران رفته است. فرزندان بیگناه بسیاری از این آب و خاک در خیابان ها و نیز بازداشتگاه ها به خون خود غلتیدند و جان باختند. مردان و زنان بسیاری راهی زندان ها شدند. دایره آزادی های محدود، تنگ تر و محدود تر شد. از فعالیت احزاب و مطبوعات و انسان های آزادی خواه ممانعت شد. آزادی های مشروع، قانونی و انسانی بیش از پیش پایمال گشت. در کوی و برزن فرزندان این ملت مورد هجوم وحشیانه و ضرب وجرح قرار گرفتند. در طول سالیان گذشته سیاست و اقتصاد کشور نظامی و امنیتی شده است. ابهامات و سوالات فراوانی درباره نحوه هزینه کردن ثروت های عمومی مطرح شده است. نگرانی های عمیق و جدی نسبت به روند حرکت های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اخلاقی و رشد روز افزون طالبانیسم در کشور بوجود آمده است. من به عنوان یک شهروند ایرانی مایلم بدانم که شما برای دفاع از حقوق مردم و منافع ملی چه کرده اید! در گیرودار تغییرو تحولات مهم حدود سه سال پیش لایحه ای به نام لایحه حمایت خانواده به مجلس آورده شد که این لایحه واکنش های فراوان و نگرانی های جدی بسیاری را برانگیخت. کارشناسان، حقوقدانان، وکلا و به ویژه زنان از صنوف گوناگون اعتراض خود را نسبت به این لایحه اعلام کردند. اعتراضات فراوان، بررسی این لایحه را به تاًخیر انداخت تا آن که اکنون پس از جریانات و بحران های چهارده ماه گذشته دوباره این لایحه در دستور کار قرار گرفته است. مبادا آنان که آزادی وآزادی خواهان را محبوس کرده اند گمان کنند که اکنون فرصتی مغتنم برای پیش برد اهدافشان در دست اندازی به نظام وساختار مهم خانواده است! مبادا آنان گمان کنند که پاسخ معترضان به لایحه پیشنهادی خود درباره حمایت خانواده بویژه زنان را نیز می توانند با چماق، باتوم واحیاناً گلوله بدهند! مبادا آنان گمان کنند که با تصویب چنین لوایحی می توانند زنان را از مطالبه حقوق انسانی و مدنی خود باز دارند! اگر مقدرات سیاسی کشور از ید قدرت مجلس خارج است، اگر مقدرات اقتصادی کشور از ید قدرت مجلس خارج است و مجلس نمی تواند بر نحوه هزینه کردن ثروت های ملی نظارت کند و به مردم گزارش دهد، اگر نظارت بر قوه قضاییه ونحوه بازداشت کردن افراد، محاکمه کردن، زندانی کردن وچگونگی رفتار با زندانیان از ید قدرت مجلس خارج است، اگر نظارت بر عملکرد نیروهای نظامی، انتظامی وامنیتی از ید قدرت مجلس خارج است، اگر معرفی متخلفان، مفسدان و جنایتکاران وپیگیری محاکمه ومجازات آنان از ید قدرت مجلس خارج است، اگر دادخواهی نسبت به حقوق مظلومان از ید قدرت مجلس خارج است، واگرانجام بسیاری ازوظایف دیگراز ید قدرت مجلس خارج است، آیا تصویب وعدم تصویب مواد لایحه حمایت خانواده بر اساس نظر کارشناسان وحقوقدانان و در جهت منافع خانواده بویژه زنان که یکی از دو رکن اصلی خانواده و یا حتی در خانواده ایرانی رکن اصلی محسوب می شوند نیز از ید قدرت مجلس خارج است؟ مدافعان تغییر ساختار خانواده و نظام اجتماعی وترویج چند همسری و بی بندوباری جنسی با توجیهات شرعی دست پرورده یک جریان منحط مذهبی هستند که گمان می کنند امروز اسلام نیازمند مردانی است که چند زن داشته با شند! زنانی که برای آنان فرزندان بسیار بیاورند، فرزندانی که تحت تعلیم و تربیت این جریان در نوباوگی آماده عملیات انتحاری شوند یعنی خود را بکشند تا این جریان و دست اندرکاران آن بر مسند قدرت بمانند. این جریان همان است که هر گونه خشونت وجنایت را نیز با آیات وروایات توجیه می کند به راستی بس است توجیه شهوت وجنایت با احکام شرعی ودینی. امروز اسلام محتاج صداقت، شجاعت، مروت، انسانیت، خرد و ملاطفت است. امروز اسلام نیازمند انسانهای آزاده و صداقت پیشه ایست که باورهای دینی وجان ومال مردم را از چنگال بی رحم غارتگران وجنایتکاران به در آورند.درطول سه دهه گذشته بنیان خانواده با توجیهات نادرست شرعی سست ومتزلزل شده است. مردان بسیاری ازاین توجیهات بهره برده اند وخانواده های فراوانی متلاشی وزنان و فرزندان زیادی قربانی این هوسرانی ها شده اند. حتماً سری به دادگاههای خانواده زده اید و یا شاید پای صحبت وکلا نشسته اید. دغدغه خاطر کسانی که گمان می کنند حکم شرعی تعدد زوجات ویا متعه بر زمین مانده است، آشفتگی وپریشانی زیادی را در خانواده ها بوجود آورده، شمار پرونده های دادگاهها را افزون ساخته است. حتماً می دانید در خیابانها چه می گذرد و با جوانان شکیبا و نازنین این مرز وبوم چه می کنند. عوامل خشن وترسناک حکومت، بی خردانه به دختران وپسران، زنان ومردان حمله می برند تا وظیفه شرعی امر به معروف ونهی از منکر را انجام دهند! آمران و ناهیانی که خود مرتکب منکر می شوند وهیچ نتیجه معروف وپسندیده ای بر رفتارهای زشت آنان مترتب نیست. اینها همه جلوه هایی از باورهای همان جریانی است که امروز قصد ویران کردن بنیان خانواده را دارد. شما ببینید جوانان عزیزی که در خیابانها به آنان توهین می شود جوانانی هستند پرورش یافته در سایه همین نظام وحکومت دینی. گوش آنان پراست از سخنان این مروجان ومبلغان اسلام. چشم آنان پر است از صحنه اعمال و رفتار ناپسند این مروجان ومبلغان. این دست از مروجان و مبلغان اسلام همواره اعلام کرده اند که داشتن چند همسر حق مرد ومخالفت با آن مخالفت با شرع است. این سخن تفسیری نادرست و تبلیغی ناپسند از اسلام است. قرآن درآیه چهار سوره نساء در روزگاری که چند همسری شکل معمول و مرسوم خانواده در میان مخاطبان اسلام بوده، آنان را دعوت می کند که به یک همسر اکتفا کنند و تک همسری را مناسب تر می خواند. تجربه بشری نیز حاکی از آن است که خانواده تک همسری بهترین و با ثبات ترین شکل خانواده است. حال در جامعه ایران که همواره خانواده تک همسری معمول بوده است عده ای مغرضانه و یا جاهلانه در صدد برآمده اند با توجیهات شرعی خانواده چند همسری را ترویج وجایگزین سازند. ازدواج مجدد با توجه به پیامدهای زیان بار آن دراکثر قریب به اتفاق موارد مکروه و یا حرام است. مطمئناً محدود ساختن امورمکروه وحرام مشروع است! چنانچه در بهترین حالت ازدواج مجدد را مباح بدانیم، باز هم محدود ساختن آن به منظور دست یافتن به مصالح مهم تر امری مشروع ومعقول است.به راستی درکشوری که جوانان بسیاری به دلیل فساد اقتصادی، بیکاری وگرانی قادر به گرفتن یک زن نیستند با ترویج چند همسری مشکل چه کسانی حل خواهد شد!؟ آیا مردان متمول وهوسباز و بی تعهد نسبت به خانواده تاکنون منتظر تصویب این لایحه مانده اند؟ وبرای ازدواج مجدد و یا موقت منع قانونی داشته اند؟ در حالی که موانع قانونی قبلاً توسط شورای نگهبان از پیش روی این مردان بر داشته شده است. به نظر میرسد اصرار مدافعان جریان مذکور بر قانونی کردن چند همسری همانا تغییر ساختار خانواده وعادت نیک فرهنگی خانوادگی ایرانیان است که متأسفانه طی دهه های اخیردستخوش تهاجمات این جریان منحط قرار گرفته است.این جریان با توجیهات نادرست دینی با همه دستاوردهای مدنی مخالفت می کند.این جریان با حقوق بشر که دستاورد علم وعقل وتجربه بشری است و با تعالیم اصیل ادیان الهی منافات ندارد مخالف است. این جریان با نهادهای مدنی از جمله مجلس و قوه قضاییه واستقلال آنها مخالف است. این جریان با آزادی های مدنی مانند آزادی بیان، قلم، مطبوعات و احزاب مخالف است. این جریان با حقوق انسانی زنان مخالف است از همین رو در کنار همه نگرانی های موجود این نگرانی وجود دارد که مبادا به بنیان خانواده ضرباتی دیگر وارد شود ومبادا این بنیان فروریزد. هر گونه اقدام نسبت به تغییر ساختار خانواده تبعات فراوان اجتماعی، فرهنگی واخلاقی دارد و با توجه به اینکه رویکرد تغییر این ساختار، منفی، غیرکارشناسی و نامأنوس با فرهنگ اصیل مردم ایران است پیامدهای آن نیز به مراتب ناگوار، زیان بار و جبران ناپذیر خواهد بود. از مجلس انتظار می رود در جهت تحکیم نظام تک همسری خانواده قانون گزاری نموده، ازدواج مجدد ونیز ازدواج موقت را برای مردان متأهل به عنوان آخرین راه درمان منحصر به موارد خاص نماید. که در غیر این صورت همه پیامدهای تصویب قوانین نادرست در این رابطه متوجه مجلس خواهد بود و دیری نخواهد پایید که مجلس خود مجبور به تغییر آن قوانین خواهد شد. صدیقه وسمقی
جرس: با گذشت نزدیک به هشت ماه از بازداشت میثم بیگ محمدی دانشجوی مترجمی دانشگاه علامه طباطبایی و قول های مکرر دادستانی به خانواده این دانشجوی زندانی مبنی بر اعطای آزادی مشروط به وی، این دانشجو همچنان در بند 350 زندان اوین به سر می برد. بنا به گزارش های رسیده به جرس، این دانشجو که ششم دی ماه سال گذشته (وقایع عاشورا) بازداشت شده بود در ابتدا در دادگاه بدوی به سه سال حبس تعزیری محکوم شد، که این حکم با اعتراض وی در شعبه 54 دادگاه های تجدیدنظر به یک سال حبس تعزیری تقلیل یافت. گفتنی است که طبق قانون متهمان بعد از گذراندن نیمی از محکومیت خود می توانند از آزادی مشروط که از آن به مرخصی متصل به آزادی نام برده می شود استفاده کرده و با موافقت دادستانی تا پایان دوره محکومیت خود در بیرون از زندان به سر ببرند. قابل ذکر است که بسیاری از محکومان سیاسی از این قانون در بعد از انتخابات سود جسته و از زندان آزاد گشته اند. خانواده این دانشجوی زندانی بسیار امیدوارند با فرا رسیدن ماه رمضان دادستانی به قول های مکرر خود مبنی بر آزادی مشروط وی موافقت کند.
به گزارش مهر، مجید ابهری از نتیجه بررسی پژوهشگران ایرانی در مورد ناهنجاری های رفتاری دانش آموزان خبر داد و افزود: کارشناسان علوم رفتاری پس از مطالعه و بررسی میدانی از دانش آموزان به این نتیجه رسیده اند که 45 درصد دانش آموزان دوران ابتدایی و راهنمایی به دلیل بدرفتاری با والدین، قهر از غذاخوردن، پرخاشگری، تیک های عصبی به دلیل بازی های رایانه ای، شب ادراری، دله دزدی، دروغگویی و بدزبانی دچار ناهنجاریهای رفتاری هستند. وی افزود: با توجه به اینکه 70 درصد از بزهکاران در کودکی از محبت و توجه والدین محروم بوده اند و والدین دانش آموزان را به زور و ارعاب پای انجام تکالیف می نشانند پیشنهاد می شود که از آغاز سال تحصیلی برای هر دانش آموز یک پرونده رفتاری تشکیل شود. استاد علوم رفتاری دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: مربیان از رفتار دانش آموز در خانه و والدین از رفتار فرزندشان در مدرسه بی اطلاع هستند و در صورت تشکیل پرونده رفتاری برای دانش آموزان والدین و مربیان تعامل داشته و رفتار اجتماعی دانش آموز در خانواده، مدرسه و جامعه کنترل می شود.
در حالیکه کارشناسان کشور و فعالان جنبش سبز، نسبت به دخالت و انحصاریابی سپاه در شوون مختلف اقتصادی، سیاسی و امنیتی و نتایج آن، بارها هشدار داده اند، آخرین خبرها حاکی از آن است که شورای عالی امنیت ملی، طی دو مصوبه اخیر خود، حضور اجباری نمایندگان سپاه را، در تصمیم گیری های کلان اقتصادی کشور، مورد تاکید قرار داده است. به گزارش منابع خبری جرس، اولین مصوبه مورد اشاره در شورای عالی امنیت ملی، حضور یک نماینده سپاه در هیئت مدیره هر بانک کشور می باشد، که از حوزه اختیارات این فرد، موافقت و تایید نهایی افرادی است، که "وامهای بالاتر از یک میلیارد تومان" درخواست می دهند. این منبع خبری، همچنین مصوبه دوم شورای عالی امنیت ملی را نیز مورد اشاره قرار داده و خاطرنشان ساخته است "این شورا مصوب کرده است "که از این به بعد، در رگلاتوری مخابرات ایران، یک نفر از وزارت اطلاعات و یک نفر از سپاه پاسداران حضور پیدا کنند." مراد از «رگلاتوری»، سازمان تنظیم مقررات است، که محل آن در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می باشد. نفوذ و دخالت های بی حد و حصر سپاه در اقتصاد و سیاست گذاری کلان - که غیر مرتبط با این نهاد نظامی- می باشند، و همچنین نتایج این اقدامات که در ابعاد ملی تبعات زیادی را به کشور متحمل می کند، بارها مورد انتقاد کارشناسان و همچنین رهبران جنبش بوده است. در همین رابطه، وهمزمان با یکه تازی های قرارگاه خاتم الانبیاء (متعلق به سپاه) در عقد قراردادهای کلان در بخش های مختلف اقتصاد و صنایع سودآور، مهدی کروبی طی مصاحبه ای در پاسخ به پرسشی پیرامون اینکه "آیا فعالیت های اقتصادی فزاینده سپاه پاسداران بر اقتصاد و به طور کلی بر جامعه ایران اثر می گذارد؟"، گفته بود: "آنچه طی سالهای اخیر اتفاق افتاده و موجب نگرانی شده است، خروج اجباری بخش خصوصی و انحصاری کردن اقتصاد دردست سپاه است. در سند چشم انداز کشور در افق ۱۴۰۴ بر توانمند سازی بخش خصوصی و تعاونی تاکید جدی شده و اصولا محرک اصلی رشد اقتصاد مشارکت بخش خصوصی دانسته شده است. در دولت فعلی به طور عجیبی به اسم خصوصی سازی، روند اختصاصی سازی اقتصاد در دست نظامیان و افراد معدودی را شاهد هستیم که این اتفاق مغایر قانون اساسی است." وی تاکید داشت "اصل چهل و سوم قانون اساسی تمرکز ثروت در دست افراد و یا گروه های خاص را نفی می کند و حتی نمی پذیرد که دولت به صورت یک کارفرمای بزرگ و مطلق درآید. قطعا آثار این انحصار غیر قانونی در اقتصاد کشور موجب افزایش ضریب فساد، افزایش نرخ بیکاری و نیز تضعیف جایگاه واقعی سپاه در کشور خواهد شد." میرحسین موسوی نیز، طی سخنانی که در نقد و تحلیل قطعنامه اخیر شورای امنیت و موارد بعدی آن ایراد کرد، خاطرنشان ساخته بود: "سپاه امروز در گیر مسائل سوال برانگیزی است. از سویی اسلحه سپاه وبسیج به جای دشمن در مقابل مردم قرار گرفته است ودر سرکوب و دستگیری ها و بازجوئی ها ی نیروهای سیاسی و معترضین نقش درجه اول دارند و از سوی دیگر سپاه در حجم غیر قابل باوری درگیر مسائل اقتصادی است... سپاهی که مشغله فکریش بالا و پائین رفتن قیمت دلار و دخالت در امور بانکداری و بازارسهام وپیمانکاری و صادرات و واردات است نمی تواند برای تامین امنیت کشورو انقلاب مورد اعتماد باشد... قابل پیش بینی است که با ادامه این روند، سپاه به جای دفاع از ملت و کشور، به دفاع از شرکتها و سهام وموسسات پولی و مالی خود و سرانجام به جای دفاع از کشور وانقلاب به دفاع از از سازمان و تشکیلات خود بغلطد ویا به تمامی در اختیار یک قدرت مستبد و ضد مردمی قرار گیرد. اگر محبت و اعتماد مردم به نیروهای مسلح بزرگترین سرمایه آنها باشد امروز با عملکرد سپاه در حوزه امنیت داخلی و اقتصاد این سرمایه اجتماعی بی بدیل در حال ذوب شدن است..."
ایران نامه ، پایگاه آگاهی رسانی میراث فرهنگی و طبیعی ایران و جستار های ایران پژوهی شاهین سپنتا محوطه تاریخی تخت فولاد را ساخت و ساز غیر اصولی تهدید می کند ایراننامه-مهدی فقیهی: ساخت و ساز غیر اصولی در چند قدمی تکیه میرفندرسکی که آرامگاه شماری از شخصیتهای تاریخی و فرهنگی ایران است، محوطه تاریخی تخت فولاد اصفهان را تهدید میکند. تخت فولاد اصفهان یکی از آرامستانهای کهن ایران است که تنی چند از هنرمندان، شاعران، سخنوران، چهرههای فرهنگی، حکیمان و عارفان در آن آرمیدهاند. اهمیت این قبرستان تاریخی نهتنها در ایران بلکه در میان کشورهای اسلامی نیز به خوبی شناخته شده است چنانکه بسیاری معتقدند پس از «بقیع» در مدینه منوره و « وادی السلام» در نجف اشرف، تخت فولاد یکی از شناخته شدهترین و کهنترین آرامستانهای کشورهای اسلامی به شمار میآید. افزون بر این، تخت فولاد گنجینهای کهن از سبکهای گوناگون هنری و معماری است که مورد توجه همه دوستداران میراث فرهنگی است. وجود آرامگاه «یوشع نبی» یکی از پیامبران بنیاسرائیل از چند هزار سال پیش تاکنون در «تکیه لسان الارض» تخت فولاد، آرامگاه مسعودبنعبداله بیضاوی (بابا رکنالدین) و آرامگاههای بسیاری از شخصیتهای برجسته تاریخی تخت فولاد را به خلوتگاهی برای اهل دل تبدیل کرده است. یکی از تکایای ارزشمند و تاریخی با معماری زیبا در تخت فولاد اصفهان، «تکیه میرفندرسکی» است که در ضلع شمال غربی تخت فولاد و همجوار با ضلع جنوبی خیابان شیخ مفید قرار دارد. در این تکیه و ملحقات آن مشاهیر و بزرگانی همچون حکیم ابوالقاسم میرفندرسکی (عارف و فیلسوف برجسته زمان شاه عباس اول)، سردار اسعد بختیاری و سردار مریم بختیاری (از آزادیخواهان مشروطه)، محمد حسن عنقا (شاعر نامدار و خوشنویس دوران قاجار و فرزند بزرگ همای شیرازی)، حسین شهناز (فرزند شعبانخان تارزن، از پیشگامان موسیقی سنتی اصفهان)، داراب افسر بختیاری (از سرایندگان برجسته بختیاری)، میرزا تقی خان حکیم باشی سرتیپ (ادیب، پژوهشگر و روزنامهنگار)، روحاله کشفی (ادیب و شاعر)، عباس بهشتیان (دوستدار میراث فرهنگی، پژوهشگر و نویسنده) و بسیاری از شخصیتهای شناخته شده دیگر سر به خاک نهادهاند. متاسفانه اکنون با مجوز و تأیید شهرداری منطقه، درست چسبیده به تکیه میرفندرسکی بنایی سه طبقه در حال ساخت است که ظاهرا پس از اتمام به دفتر خیریه حمایت از بیماران سرطانی تبدیل خواهد شد. بنای مذکور که در حاشیه جنوبی خیابان شیخ مفید قرار دارد توسط شخص خیری به نام رضا طاهری اهدا شده و با مدیریت خود او نیز در حال سپری کردن مراحل ساخت می باشد. در این رابطه کارشناسان میراث با بازدید از این پروژه و قرار داشتن آن در حریم اصلی تخت فولاد خواستار توقف کار شدند ولی متأسفانه این خواسته عملی نشد. جالب اینجاست از زمانی که در فروردین ماه سال 1363 تخت فولاد از طرف شهرداری وقت متروک اعلام گردید و دفن اموات در این گورستان ممنوع شد، به لحاظ جلوگیری از دخل و تصرف اشخاص و ادارات که قبلاً از اراضی این گورستان برای ساخت خانه، مدرسه، بیمارستان و مغازه استفاده کرده بودند طرح مجموعه فرهنگی – مذهبی تخت فولاد پیش بینی شد و بقاع و تکایایی که تعداد آنها به بیش از 57 عدد می رسید در طرح بازسازی تخت فولاد سامان دهی گردید ولی با این همه همچنان باید شاهد چنین رخدادهایی باشیم. گرچه این کار آقای طاهری عملی خدا پسندانه و مفید به شمار میآید ولی به نظر میرسد برای ساخت مجموعهای این چنین، باید جا و مکانی مناسبتر در نظر گرفته میشد تا به این گونه ارزشهای تاریخی-معنوی این مکان خدشهدار نشود و زمینه برای تخریبها و دخالتهای جبرانناپذیر بعدی در محوطه تاریخی تخت فولاد فراهم نشود.
فراخوان مالی کارزار تدارک دادگاه بین المللی برای محاکمه رژیم جمهوری اسلامی به جرم جنایت علیه بشریت زنان و مردان آزادی خواه! برای نخستین بار در تاریخ ایران، کارزاری جهانی برای رسیدگی مردمی به کشتار زندانیان سیاسی در زندان های رژیم جمهوری اسلامی شکل گرفته است. هدف این کارزار، تشکیل دادگاهی است برای رسیدگی به اعدام های دسته جمعی و گسترده سال های اولیه دهه ۶٠ و قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان ۶٧. ما، جمعی از خانواده های جان باختگان و جان بدر بردگان از کشتارهای دهه ۶٠، فعالان حوزه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی این تلاش را آغاز کرده ایم. این کارزار تاریخی، تلاشی است برای دادخواهی و یک دست کردن مبارزات مان برای رسیدگی به قتل عزیزان مان. برای به اجرا در آوردن این دادگاه و ثبت جنایات دهه شصت در تاریخ، به کارزاری جهانی نیاز است که توده های مردم عدالت خواه و مدافع حقوق انسانی، ایرانی و غیرایرانی، اعم از کارگر، نویسنده، شاعر، حقوقدان، روزنامه نگار، فعال سیاسی، هنرمند، دانشجو و...، به آن به پیوندند و به پیشبرد آن یاری رسانند. کارزار از پائیز سال ٢٠٠۷ فعالیت های خود را برای تشکیل یک دادگاه مردمی بین المللی آغاز کرده است. در ابتدا می باید شکل و نحوه تشکیل این دادگاه را بررسی می کردیم. از همین روی، با گروهی از حقوقدانان ایرانی و غیرایرانی به ویژه حقوقدانان فعال در" وکلای بدون مرز" زمینه های حقوقی چنین دادگاهی را مورد بحث و بررسی قرار دادیم. بیش از شصت دیدار محلی و بین المللی و صدها نامه و ایمیل با شخصیت های حقوقی و نهادهای حقوقی و حقوق بشری بین المللی انجام گرفت. بعد از دو سال تحقیق و بررسی زمینه های حقوقی و شرایط سیاسی و بین المللی و برگزاری جلسات بحث و گفتگو، تشکیل یک دادگاه مردمی در سطح بین المللی را امکان پذیر یافتیم. بر سر تشکیل چنین دادگاهی، دشواری های زیادی قرار دارند که می باید آن ها را یکی بعد از دیگری از سرراه برمی داشتیم. جذب حقوقدانان برجسته، سرشناس و مترقی جهانی، تشکیل تیم حقوقدانان بین المللی، تشکیل یک کمیته راهبردی حقوقی برای سازماندهی دادگاه و روند دادرسی، تشکیل یک هیئت منصفه بین المللی متشکل از شخصیت های مستقل و برجسته و محبوب جهانی و تامین هزینه های دادگاه عمده ترین دشواری های پیش رو بوده اند. فهرست صد تن از سرشناس ترین، برجسته ترین و محبوت ترین حقوقدانان، نویسندکان، روزنامه نگاران، کارگردانان و بازیگران سینما و خوانندگان برجسته و سرشناس جهانی تهیه و از ژانویه ۲٠٠۹ تماس با آن ها را آغاز کردیم. جذب چنین افرادی بسیار دشوار و گاها ماه ها به طول می انجامد. چنین افرادی حاضر نیستند اعتبار و حیثت جهانی خود را برای مردم و کارزاری که نمی شناسند به خطر اندازند. آن ها باید متقاعد شوند، کار جدی است و مردمی که این ابتکار عمل را به دست گرفته و خواهان برگزاری یک دادگاه بی طرف با معیارهای حقوقی بین المللی هستند، نه فقط مصمم به برگزاری این دادگاه هستند، بلکه توانائی تدارک و سازماندهی و به ویژه تامین هزینه های آن را نیز دارند. با دست خالی، تنها با اتکا به تلاش بی وقفه، توان و انرژی جمعی مان راه را با تمامی دشواری های اش آغاز کردیم واکنون که در آستانه تشکیل کمیته راهبردی حقوقدانان قرار گرفته ایم، کارهای دادگاه وارد مرحله حساس و سرنوشت ساز شده است. تاکنون بیست شخصیت و حقوقدان برجسته جهانی از آفریقا، اروپا، آمریکا و کانادا به دادگاه پیوسته اند. قدم بعدی تشکیل هیئت منصفه دادگاه است. به منظور تامین هزینه های دادگاه، دست یاری به سوی شما آزاد مردان و آزاد زنان ایرانی در اقصا نقاط جهان دراز می کنیم. به هر شکل که می توانید به تامین هزینه های دادگاه یاری رسانید. نگذاریم این اقدام تاریخی که خواست اکثریت توده های مردم ایران و به ویژه خانواده های جان باخته گان دهه شصت است، به دلیل مشکلات مالی نیمه کاره رها شود. با برآوردهائی که انجام گرفته است، دادگاه بالغ برصد و بیست هزار یورو هزینه دارد. تنها با همت و تلاش جمعی می توانیم این هزینه را تامین کنیم. چنانچه هزار نفر آبونه شوند، ماهی ده یورو به مدت ده ماه کمک کنند، قسمت اعظم هزینه های دادگاه تامین خواهد شد. به کمپین مالی دادگاه به پیوندیم و در جمع آوری کمک های مالی مردمی فعالانه شرکت کنیم. آبونه و کمک مالی خود را به شماره حساب های کارزار واریز کنیم و دوستان و آشنایان خود را تشویق کنیم همین کار را انجام دهند. برگزاری این دادگاه و ثبت خونین ترین دهه دوران حاکمیت جنایات کاران جمهوری اسلامی در تاریخ ایران و جهان، به مردم تحت ظلم وستم و سرکوب در کشورهای دیگر این نوید را خواهد داد که آن ها نیز می توانند عدالت را در دست بگیرند، افکار عمومی جهانیان را به قضاوت بگیرند و بخشی از تاریخ سرزمین شان را بنویسند. شماره حساب های کارزار: UK The Royal Bank of Scotland plc Account name: IT Foundation Account number: 10220106 Sort Code: 16-12-18 IBAN: GB81RBOS16121810220106 BIC: RBOSGB2L Sweden Bank name: Plusgiro Account name: Karzar Account number: 55 34 84-7 Bank name: Bankgiro Account name: Karzar Account number: 628-4285 IBAN: SE96 9500 0099 6018 0553 4847 BIC: NDEASESS USA Bank of the West Account name: IT Account number: 013015222 Wire transfer: 121100782 کارزار تدارک دادگاه بین¬المللی برای رسیدگی به کشتار زندانیان سیاسی در زندان¬های ایران ۲۵ مرداد ١۳٨٩ برابر با ١۶ اوت ۲٠١٠
خبرگزاری هرانا - موریس باقری و انسیه باقری از فعالان ستاد میرحسین موسوی در لاهیجان به اداره اطلاعات این شهر احضار شدند. بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، این دو فعال سیاسی در شهرستان لاهیجان برای چندمین بار است که به اداره اطلاعات این شهرستان احضار شده و مورد بازجویی قرار می گیرند. شایان ذکر است که موریس و انسیه باقری سال گذشته در آستانه ی روز دانشجو بازداشت شدند و پس از مدتی به قید ضمانت آزاد شده اند. تا کنون هیچ حکمی برای پرونده قبلی ایشان صادر نشده است. فشار بر فعالین شهرستانی در آستانه ی سالگرد تظاهرات های خیابانی سال گذشته افزایش یافته است.
رادیو آلمان: به دنبال اعلام اقدامات تنبیهی علیه رژیم ایران توسط شورای امنیت، ترکیه بیش از پیش به یاور اقتصادی جمهوری اسلامی بدل شده، به ویژه نیازهای مصرفی ایران را تأمین میکند. ایالات متحده قصد دارد با اقداماتی از این معاملات جلوگیری کند. شرکتهای تولیدی و تجاری ترکیه در داد و ستد با ایران به سودهای سرشاری میرسند. آمریکا از این معاملات ناراضی است و آن را مغایر مصوبات شورای امنیت دانسته است. نمایندگان ایالات متحده به مقامات ترکیه اطلاع دادهاند که اگر معاملات گسترده با ایران ادامه یابد، آمریکا بنگاههای مالی و صنعتی ترکیه را در لیست سیاه قرار خواهد داد. روزنامه ترکی "جمهوریت" در شماره جمعه (۲۰ اوت) گزارش داده است که هیئتی از همکاران وزارتخانههای خارجه و دارایی این پیام را به مقامات ترکیه ابلاغ کرده است. جامعه بینالمللی تحریماتی علیه جمهوری اسلامی وضع کرده، تا ایران برنامه هستهای خود را متوقف کند. به رغم این واقعیت، دولت ترکیه روابط اقتصادی و بازرگانی خود را با ایران گسترش داده است. به گفته حیاتی یازیچی، وزیر مشاور دولت ترکیه، حجم مبادلات بازرگانی با ایران سال آینده به ۲۰ میلیارد دلار خواهد رسید. بنا به همین گزارش میزان نقل و انتقالات در مرزهای دو کشور چهار برابر میشود. حجم مبادلات بازرگانی دو کشور در سال ۲۰۰۸ به حدود ۱۰ میلیارد دلار رسیده بود، اما در سال ۲۰۰۹ به ۵ و نیم میلیارد دلار پایین آمد. کشورهای غربی که با ترکیه روابط اقتصادی محکمی دارند، از گسترش روابط تجارتی این کشور با ایران ناخرسند هستند. آنها جمهوری اسلامی را متهم میکنند که زیر پوشش تأسیس نیروگاههای اتمی، در واقع به دنبال دستیابی به سلاح اتمی است. غرب به ویژه آمریکا تلاش میکنند رژیم ایران را از رسیدن به این هدف مانع شوند.
شمال نیوز: معاون اول رئیس جمهور در پی درخواست استاندار مازندران با اجرای بخشی از عملیات توسعه محور هراز توسط قرارگاه خاتم الانبیا موافقت کرد. به گزارش مهر، محمد رضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهور با تقاضای سید علی اکبر طاهایی، استاندار مازندران مبنی بر اجرایی شدن تفاهم نامه بین وزارت راه و ترابری و قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء (ص) در رابطه با اجرای ۴ خطه قطعات باقیمانده محور هراز موافقت کرد. بر اساس این تفاهم نامه ، احداث باند دوم محور هراز حد فاصل گزنک به آب اسک، طرح و اجرای آب اسک به زیارباغ به روش EPC ، احداث باند دوم محور هراز حدفاصل تونل شماره دو تا شش و شماره هفت تا 9، احداث تونل سیاه بیشه و احداث باند دوم از پل بایجان تا گزنک به قرارگاه سازندگی خاتم الانبیاء واگذار شد. حداکثر زمان اجرای پروژه ۲۰ ماه و مبلغ پیش بینی شده برای اجرای همه قطعات ۱۲۴ میلیارد تومان است. پیش بینی می شود با این تنفیذ و به جهت توان فنی و ماشین آلاتی قرارگاه خاتم الانبیا، امکان استفاده به موقع و بهینه در این محور پر تردد فراهم خواهد آمد.
گزارش دریافتی: همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان، حرکت مکتب قرآن (پیروان اسوهی مقاومت اهل سنت ایران، حضرت علامه کاکه احمد مفتی زاده) طبق روال معمول چند دههی گذشته مراسم احیای شبهای رمضان مناطق سنی نشین خصوصاً کردستان مظلوم و محروم آغاز شده، که در طول این ماه مبارک پیروان حرکت مکتب قرآن هم درمنازل شخصی خود به اجرای مراسم (برگزاری نماز جماعت و خواندن صلوات و قصاید در مدح حضرت رحمة للعالمین - صلی الله علیه وسلم- و...) می پردازند. باز هم مانند سالهای قبل نیروهای اطلاعاتی، انتظامی، لباس شخصی و گارد ویژه جمهوری اسلامی ایران (سربازان گمنام امام زمان!) تحمل برگزاری مراسم پیروان مکتب قرآن را نکرده و به منازل شخصی افراد حمله کرده تا مانع از برگزاری این مراسم شوند. از ساعت 2 روز پنج شنبه مورخ 28-05-1389 نیروهای اطلاعاتی سقز بدون مجوز قانونی وارد حریم خصوصی و منازل شخصی افراد شده و وسایل خصوصی و شخصی خانوادها را با خود بردند. ازجمله: سی دی، کتاب، جزوه، عکس، سندساختمانی، کارت ملی، دفترچه خدمات درمانی، شناسنامه و...، همچنین درساعت 6 عصر دو نفر از افراد مکتب قرآن به نامهای جمال الدین هبکی و ناصر زمانیان را دستگیر و به جای نامعلومی منتقل کردند که تا الان از مکان و سرنوشت آنها خبری در دست نیست. نزدیک ساعت 8بعدازظهر صدها نفر از نیروهای اطلاعاتی و امنیتی، خیابانهای منتهی به محل برگزاری مراسم واقع در شهرک شهرداری، خیابان دکترخالدی را بسته و مانع از مراجعه و حضور مردم به محل مراسم شدند که نهایتاً مردم زیادی تجمع کردند. همزمان با بسته شدن خیابانهای منتهی به محل برگزاری مراسم نیروهای اطلاعاتی و گارد ویژه در کوچه و خیابانهای اطراف، وحشیانه به مردم حمله ور شده و عدهای را با ضربات باتوم زخمی و به زنان و مردان حاضر در محل برگزاری مراسم توهین شخصی و دینی کردند. قابل ذکر است تمام مردم این شهرستان سنی مذهب و کُرد بوده که از طرف حکومت حق برگزاری مراسم مذهبی و دینی خود را نداشته درحالیکه همان روز اهل تشیع که غیربومی هستند در حسینیه این شهرستان که واقع درخیابان اصلی می باشد مراسم برگزار میکنند و خیابان را در طول اجرای مراسم میبندند! همچنین ابوبکر عشقی، سالار توفیق پور و چندین نفر دیگر که هنوز اطلاعی دقیقی از نام و تعداد آنها در دسترس نیست دستگیر و روانه اطلاعات سقز شدند و خانوادهای نامبردگان تا موقع درج این خبر از سرنوشت آنها هیچ اطلاعی ندارند. افرادی که قبل از حمله نیروهای اطلاعاتی و گارد ویژه خود رابه محل برگزاری مراسم رسانده بودند با تمام فشار و ایجاد مزاحمت از طرف مأمورین اطلاعاتی و امنیتی مراسم را برگزار کردند.
فراخوان به میتینگ اعتراضی در برابر نمایندگی یونان در برلن بیاری پناهجویان در کشور یونان برخیزیم! روند بررسی وضعیت پناهجویان در یونان فاجعه انگیز و ضد انسانیست. طبق اخبار ارسالی ازآتن پناهجوبان بایستی برای درخواست تقاضای پناهندگی ازهر جمعه شب در صفی طولانی منتظر نوبت برای صبح روز شنبه شوند تا شانس خود را برای داخل شدن به ساختمان بیازمایند. هر شنبه جمعیتی بین 2000 تا 3000 نفر برای ارایه تقاضای خود در آنجا انتظار می کشند. از میان تنها 300 نفر می توانند تقاضای خود را ارایه دهند و نوبت مصاحبه بگیرند. بسیاری از این پناهجویان ماهاست که به طور غیرقانونی با نگرانی و ترس از دستگیری توسط پلیس یونان زندگی می کنند تا شانس خود را در شنبه ای دیگر بیازمایند. آنهایی هم که موفق به درخواست شوند تا روشن شدن وضعیت پناهندگیشان از امکانات بسیار بدی از نطر بهداشت، مسکن، غذا و پوشاک برخوردارند. روند پناهندگی در یونان نقض آشکار حقوق پناهندگی مندرج در کنوانسیون جهانی سازمان ملل است. در این میان ایرانیانی که جان خود را از استبداد رژیم جمهوری اسلامی با سختی زیاد رهانیده و خود را به ترکیه و از انجا به یونان رسانده اند، وضعیت بسیار ناگواری دارند. عده ای از این ایرانیان از روز دوشنبه 4 جولای در برابر دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل متحد در آتن دهان خود را دوختند و دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند. در روز جمعه 13 آگوست پلیس یونان به آنان یورش برد و با ضرب و شتم، آنان را دستگیر و به مقر پلیس انتقال داد. ما در همبستگی با اعتصاب غذا و تحصن این پناهجویان و اعتراض به نقض آشکار حقوق پناهندگان ، مندرج درکنوانسیون جهانی سازمان ملل،توسط دولت یونان و دراعتراض به بی توجهی دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل در آتن، گردهمایی در مقابل کنسولگری یونان در برلن برگزار می کنیم و خواستاریم که سیاستهای پناهنده پذیری در یونان در جهت یک سیاست حقوق بشری و انسان دوستانه تغییریابد. ما همچنین از دولت فدرال آلمان و نهادهای مسئول خواهانیم ، تا زمانی که پناهجویان در یونان امنیت ندارند، از اخراج آنان به این کشور خودداری کنند. Zeit: Di. 24.08,2010, 16:00 Uhr زمان : سه شنبه 24 اگوست 2010 ساعت 16 Ort: Wittenbergplatz 3A مکان: میدان ویتنبرگ شماره 3 آ برگزارکنندگان: کانون پناهندگان سیاسی ایرانی - برلن کمیته دفاع از زندانیان سیاسی ایران- برلن حمایت کنندگان: انجمن رنگ انتخاب دموکراتیک شورای پناهندگان برلین |
تنها مطالب و مقالاتي که با نام جبهه ملي ايران - اروپا درج ميشود نظرات گردانندگان سايت ميباشد . |