در باب مسئولیت و اختیار … نکته بسیار مهمی که نادیده گرفته شده-ضیاء مصباح – دبیر کانون علوم اداری ایران


با توجه به زمان محدود مانده تا استقرار اقای پزشکیان وچگونگی مدیریت کلان مملکت، انهم با انتخاب مرد پاکدست محتاطی «بعنوان معاون اول » برامده از خصلت یزدی های شریف ….نکاتی که رافع مسایل مبتلی به جامعه گرفتار باشد و از اولویت لازم بدلایل مختلف به نظر نگارنده بر خوردار است ….بطور خلاصه می اید
سازمان مدیر یت و برنامه ریزی دولت ۱۳ براساس هدف و وظایف از برنامه ریزی در مسیر کاهش ناهماهنگی ها ناتوان یا غافل مانده واین غفلت هر روز بر مصایب ملک و ملت افزوده است
در این رابطه باید تاکید داشت ….بیقین متولیان حکومت با مفهوم عام که با حجم انبوه معضلات به ارث رسیده محصول بیش از ۴ دهه حکمرانی بلا منازع – دست بگریبانند…. هر روز بدلایل گوناگون در مسیر حل و فصل مشکلات اقتصادی در مرحله اول وضرورت ارایه پاسخی که کاملا ملموس باشد، با ممانعتها و کار شکنی های غیر قابل پیش بینی مواجه می باشند و…..
با نگاهی گذرا به شرح وظایف مدیران و کارشناسان می-توان دریافت که در یک نظام اصولی و در مسیر منافع ملی و پیشرفت ….الزاما کارشناسان در جایگاه تصمیم سازی بوده – بررسی، ارزیابی و تحلیل میکنند، و یافته های خود را در نشست های اداری مطرح و یا در گزارشهای کارشناسی مینویسند.
گفتگوهای انجام شده معمولاً صورتجلسه و مستند میشوندو مدیران که در جایگاه تصمیم گیری هستند برپایه یافته ها و پیشنهادهای کارشناسی بهترین تصمیم را میگیرند.
البته مدیران میتوانند یافته ها و گزینه های پیشنهادی در صورت جلسات یا گزارشهای کارشناسی را نادیده گرفته و با نظر خود تصمیم گیری نمایند….. در اینصورت باید پی آمدهای تصمیم خود را به گردن بگیرند و از دیکته کردن آن به کارشناس خودداری نمایند.
در سالهای پس از انقلاب این روش اصولی – دگرگون و نگاه سلسله مراتبی یا رئیس و مرئوسی جایگزین آن شده است.
در این نگرش کارشناس همان چیزی را مینویسد که مدیر یا رئیس از وی میخواهد. امنیت شغلی هم ایجاب میکند که کارشناس از خواسته رئیس خود فرمانبری کند. این چنین است که جایگاه کارشناسی از تصمیم سازی به میرزا بنویسی اُفت میکند…. که بدون اغراق میتوان تاکید داشت مهمترین عامل نا بسامانی ها بشمار میرود
در بخشی از تئوری های مدیریت که رابطه میان فرد و سازمان در آن بررسی و تحلیل شده، آمده : ارزشمندترین چیزی که فرد به سازمان میدهد نوآوری و خلاقیت و مهمترین چیزی که سازمان به فرد میدهد امکان پیشرفت شغلی متناسب با شایستگی های وی میباشد.
کارشناسی که در جایگاه تصمیم سازی کار میکند و استقلال نظر او پاس داشته میشود همواره میکوشد نوآور و خلاق باشد، ولی کارشناسی که در جایگاه میرزابنویس کار میکند از هیچگونه استقلال نظر برخوردار نمیباشد و خود بخود زمینه نوآوری و خلاقیت نیز برای وی فراهم نشده و نظام اداری (سازمان – روشها و نیروی انسانی کار آمد) که عامل اصلی چگونگی مدیریت حاکم است سامان نمی یابد.
عنایت به اصول شایستگی، پاسخگویی و برابری اختیارات و مسئولیت ها در علم مدیریت و علوم اداری در رابطه با منظور مطلب بسیار کارساز است:
می دانیم هر انقلابی بحران مدیریت را در پی می آوردو در شرایط بحران اصول اساسی مدیریت نادیده گرفته می شود. اما بحران گذرا بوده و نمیتواند همیشگی و پایدار باشد، با گذر از بحران باید به اصول بازگردیم.
بعداز استقرار دولت قانونی که جایگزین دولت موقت گردید … یعنی اتمام دوره بحرانی، متأسفانه آغاز جنگ تحمیلی به دوام بحران کمک کرد و آن را هشت سال دیگر به درازا کشانید. از آن پس نیز نظام سیاسی کشور با ماهیت انقلابی خود راه هرگونه مراوده و تعامل با کشورهای دیگر را بر روی خود بسته و شرایط بحرانی را چنانکه افتد و دانی انهم در فاجعه بارترین حالت ممکن -تداوم بخشید.
براساس شواهد بسیار که مطلب دیگری می طلبد، هنوز زمینه بازگشت به اصل شایستگی حتی بطور نسبی و قابل قبول، فراهم نشده و نظام اداری در درون نظام سیاسی جای گرفته و نمیتواند رأساً اصول اساسی مدیریت را حاکم سازد، مگر آنکه نظام سیاسی کشور چنین گشایشی را برای نظام اداری فراهم سازد…. که با انتصاب معاون اول که سابقه مطلوبی در مدیریت حتی اجرائی دارد به این مهم با خوشبینی مینگریم !
نا گفته نماند مسئولان سیاسی هرگز نمیپذیرند که اصل شایستگی رعایت نمیشود، بلکه شایستگی را با مبانی سیاسی خود تعریف و تفسیر می-کنند. در حالیکه اصل شایستگی از اصول اساسی مدیریت است و تعاریف استوار آن با تعابیر و تفاسیر سیاسی و تفسیر به رای و خارج از اصول علمی و… خدشه بر نمیدارد…..در این زمینه نیز انتظار میرود تیم مطالعاتی اقای ظریف به این امر دقت کرده باشند ….
ایا لازمست در این شرایط از خود بپرسیم که دوره بحران کی سپری شده و زمینه بازگشت به اصل شایستگی فراهم خواهد شد؟ آیا هنوز هم شایسته سالاری را باید در شعارهای سیاسی، به ویژه در زمان برگزاری انتخابات ببینیم و بشنویم؟
مهمتر از آن وظیفه پاسخگوییست که بشدت به آن بی توجه مانده ایم:
به اصل پاسخگویی از دو دیدگاه درونی و بیرونی نگریسته میشود. از دیدگاه درونی هر مسئولی در درون سازمان و در سلسله مراتب اداری در برابر مقام بالادستی خود باید پاسخگو باشد. و از دیدگاه بیرونی مجموعه یک وزارتخانه یا سازمان باید بتواند از عملکرد خود در برابر جامعه دفاع نماید و پاسخگو باشد.
اگر جامعه در اداره امور کشور مشارکت و فضای نقد و آزادی های نسبی مخصوصا بوسیله مطبوعات که چشم جامعه بشمار میروند وجود داشته باشداحاد مردم میتواند خواستار و پیگیر پاسخگویی مسئولان باشد و تشویق وبرکناری آنان را مشاهده کنند در غیر این صورت مسئولان هیچ دلیل یا انگیزه ای برای پاسخگویی نخواهند داشت.
در شرایط کنونی کشور که مشارکت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مردم با همه کوشش و تاکید دولت در شرف تاسیس ، گرفتار برجام و متن و حواشی آن، و کار شکنی ها و مقاومتهای زیان بخش دلواپسان و… به حداقل ممکن کاهش یافته چگونه میتوان اصل پاسخگویی را مطالبه کرد؟ و در نبود اصل پاسخگویی به جریان سالم اداره امور امیدوار بود؟
این مهم با اصل شایستگی وابستگی تام و تمام دارد، یعنی در غیاب اصل شایستگی، پاسخگویی نیز رنگ خواهد باخت. کسانی که نه با داشتن شایستگی و کفایت شغلی، و فقط با وابستگی به بالادستی ها منصوب میشوند تنها در برابر همان ها پاسخگو خواهند بود، و این همان پاسخگویی درونی یا سلسله مراتبی است که اگرچه لازمست ولی کافی نیست بنابراین بصراحت باید گفت: اصول اساسی مدیریت که پیشبرد جوامع را در پی می آورد با یکدیگر پیوستگی داشته و لازم و ملزوم یکدیگرند.
برپایه اصل اختیارات مدیران درهمه سطوح مدیریت – باید با مسئولیت های آنان برابری کند، در دولت اصلاحات شاهد بودیم که اقای خاتمی در بالاترین سطح اجرایی، به حق و بدون اغراق از کمبود اختیارات و نابرابری آن با مسئولیت هایش گله مند بودو این وانفسا بعد از حدود ۳دهه کماکان ادامه دارد و همانطور که اشارت رفت امکان رفع همه موانع فراهم نشده که منافع ملی را بشدت تهدید و تحدید مینماید.
در سطوح میانی و پائین تر نیز چنین است، و معمولاً مدیران از کمبود اختیارات خود گله مند نیستند. زیرا حفظ پست، به ویژه اگر با شایستگی احراز نشده باشد، جای هیچ گله و شکایتی نمیگذارد و رابطه ها حاکم بر محیط اداری … در اینجا یکبار دیگر انسجام و وابستگی متقابل اصول اساسی مدیریت را به خوبی میتوان دید…
….

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است