چگونه سیاست های جمهوری اسلامی در قبال جمهوری آذربایجان منافع ایران را به باد داد- مجید رسولی تحلیل گر مسائل سیاسی


در سال ۸ مهرماه ۱۳۷۰ وقتی که آذربایجان استقلال خود را بعد از فروپاشی شوروی اعلام کرد در خیابان پاستور در دفتر ریاست جمهوری ایران هاشمی رفسنجانی شور و شعف خاصی از فروپاشی شوروی داشت.

هاشمی رفسنجانی همان روز تلفن خود را برداشت و علی اکبر ولایتی وزیر امورخارجه را به دفتر خود فرا خواند و تصمیم گرفته شد بلافاصله جمهوری اسلامی استقلال آذربایجان را برسمیت بشناسد.

جمهوری اسلامی جزو اولین کشورهایی بود که استقلال آذربایجان را برسمیت شناخت. عدم حضور کارشناسان و دیپلمات های زبده و حقوقدان های بین اللملی در دولت هاشمی باعث شد یکی از بزرگترین خطاها در این زمینه رخ بدهد.

جمهوری اسلامی نباید به هیچ عنوان زیر بار استقلال کشوری با نام «آذربایجان» میرفت در حالی که یکی از استانهای شمال غربی ایران آذربایجان با قدمت چند هزار ساله وجود داشت پذیرفتن چنین نامی به عنوان کشور توسط جمهوری اسلامی یک سیاست احمقانه و بدون کارشناسی بود که تبعاتش تا امروز دامن ایران را گرفته است و کشور آذربایجان برای تحریک آذری های ایران نام جعلی «آضرربایجان ج-ن-و-ب-ی» را استفاده میکند.

خطای بعدی ایران این بود که وقتی شوروی فروپاشید سیل مهاجران آن سوی رود ارس(بخوانید ایرانیان در تبعید) از زیر یوغ کمونیست ها بیرون آمده بودند به سوی مام وطن سرازیر شدند و بر خاک ایران بوسه میزدنند و خواهان الحاق مجدد آذربایجان به سرزمین مادری بودند که متاسفانه از این فرصت تاریخی پیش آمده نظام به لج دولت هاشمی رفسنجانی عامدانه استفاده نکرند تا پاره تن ایران تا به امروز جدا از ایران باقی بماند.

ابوالفضل ایچلی بیک نخستین رئیس جمهورآذری تبار آذربایجان که به مدت یکسال عهده دار آن بود بشدت احساسات ضد ایرانی داشت و در طول مدت ریاست جمهوری خود بارها و بارها علیه ایران و به ضم او «فارس ها» اقداماتی را انجام داد و در زمان جنگ اول قره باغ با ارمنستان٬ آذربایجان برای تجهیز نیروهای مردمی و ارتش بسیار ضعیف خود نیازمند کمک مالی شد.

در آن زمان ابوالفضل ایچلی بیگ از دولت تورگوت اوزال رئیس جمهور وقت ترکیه درخواست کمک کرد ولی اوزال دست رد به سینه او زد. در این هنگام علی اکبر ولایتی پیامی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران آماده است این پول را بلاعوض در اختیار ابوالفضل ایچلی بیگ قرار بدهد به باکو فرستاد اما ابالفضل ایلچی بیگ آنرا نپذیرفت و اعلام کرد:« حاضرم از گشنگی بمیرم ولی دست به سوی ایران و فارس ها دراز نکنم.»

حیدر علی اف یکی از سران نخجوان و از مخالفان ابوالفضل ایچلی بیگ در زمانی که آشوب و جنگ داخلی در آذربایجان اوج گرفته بود به کمک دولت هاشمی رفسنجانی به تبریز آورده شد و مورد احترام قرار گرفت.

در جنگ اول قره باغ در پاییز سال ۱۳۷۲ دو سال بعد از استقلال آذربایجان و پیشروی سریع ارمنستان در خاک آذربایجان و بی کفایتی دولت ابوالفضل ایلچی بیگ باعث شد مردم آذربایجان دست به دامان حیدر علی اف شوند و او با کمک نیروهای سپاه وارد آذربایجان شد و توانست با کمک گروههای وفادار خود و حمایت همه جانبه ایران با کودتا دولت ایلچی بیگ راکنار بزند و قدرت را در دست خود بگیرد.

پس از به قدرت رسیدن حیدرعلی اف پیشروی ارمنستان کند شد ولی متوقف نشد در ۴ آبان ۱۳۷۲ در گرماگرم جنگ اول قره باغ حیدر علی اف تلفنی با هاشمی رفسنجانی صحبت می کند و عاجزانه از ایران کمک میخواهد او به هاشمی رفسنجانی پیشنهاد بی سابقه الحاق آذربایجان را به هاشمیبه مسئولین در مجلس ونیروهای مسلح ومجمع تشخیص ورهبری اعلام میکند ولی آنها تصمیم در این رابطه را به بعد موکول می کنند چرا که اعتقاد داشت باید تبعات این الحاق مورد بررسی قرار بگیرد.

بعد از چند روز بعد هاشمی در پاسخ می گوید من موافق الحاق هستم اما این بار علی اف می گوید آذربایجان زمانی مال شما بوده حداقل اداره امورات آذربایجان را به عهده بگیرد ولی مسئولین ایران بر حماقت و خیانت تاریخی خود اصرار میکنند و فقط اعلام میدارند حاضرند با دولت ارمنستان در خصوص آتش بس میانجی گری بکنند.

علی مطهری در سال ۹۵ گفت هاشمی هرچه تلاش کرد نتوانست تندروهای نظام را قانع کند.

در جنگ اول قره باغ توپخانه ایران به مدت یک هفته شب و روز مواضع ارمنستان را از داخل خاک ایران مورد هدف قرار میدادند و اگر نبود حمایت های نظامی ایران شاید باکو به طور کلی سقوط کرده بود.

بعد از جنگ شرایط اقتصادی آذربایجان بشدت بحرانی بود و مردم از گرسنگی روی به خوردن علف و برگ درختان آورده بودند. حسین شعر دوست سفیر وقت ایران در تاجیکستان از طرف ایران مامور میشود که گزارشی از شرایط نخجوان به او آماده کند . شعر دوست می گوید:« وقتی به نخجوان رفتم شدت فقر و تنگدستی مردم آنجا را دیدم در کنار خیابانی به درختی تکیه دادم و گریستم. مردم نانی برای خوردن نداشتند و در سرمای زمستان درختان خیابانها را برای گرم کردن خودشان قطع می کردند و می سوزانند. وقتی به ایران برگشتم ماجرا را برای آقای هاشمی تعرف کردم او هم گریه کرد و گفت: اینها شیعیان و هم وطنان سابق ما هستند و دستور داد بلافاصله دهها کامیون سوخت و آرد و برنج و… به نخجوان توسط هلال احمر فرستاده شود.»

سید حسن عاملی امام جمعه اردبیل در سال ۱۳۹۰ بخش‌هایی از کمک‌های نظامی و غیرنظامی ایران به آذربایجان را افشا کرد. یک مقام نظامی ایران در گفتگو با شبکه سحر در این باره توضیح داد:

«وقتی حیدر علی اف دید که آموزش دیدگان در جنگ قره باغ نه تنها تعلیم نظامی دیده‌اند، بلکه به لحاظ عقیدتی هم تحت تأثیر فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قرار گرفته‌اند و مبارزان آذری نیز به نماز خواندن روی آورده‌اند و محاسن می‌گذارند، ایرانیان را اخراج کرد… بارها حیدرعلی اف به دولت ایران پیغام داد که نانوایی‌های جمهوری آذربایجان بدون آرد مانده‌اند و دولت ایران نیز بلافاصله کامیون – کامیون آرد فرستاد و باکو حتی بعدها که با ارمنستان قرارداد آتش‌بس امضا کرد و با وجود درآمدهای نفتی هیچ‌گاه بهای آن را پرداخت نکرد… آموزش و انتقال مجاهدین افغان تحت امر گلبدین حکمتیار برای کمک به جمهوری آذربایجان در جنگ قره باغ نیز از دیگر کمکهای ایران به این کشور همسایه و برادر بود.»

جمهوری اسلامی ارتش آذربایجان را تقویت و ساختار آن را پی ریزی کرد به گونه ای که سرداران سپاه و ارتش به نظامیان آذری آموزش دادند فیلمی وجود دارد که سردار حقیقت پور وقتی ارتش آذربایجان در روز استقلال آذربایجان رژه میرود او با لباس نظامی به همراه حیدر علی اف رئیس جمهور آذربایجان از ارتش سان میبیند.

کمک های ایران به همین مقدار محدود نشد در یک مورد رهبری موافقت کرد مبلغ ۵۲۰ میلیون دلار در سال ۱۳۷۳ از محل وام هایی که برای بازسازی ویرانه های جنگ ایران و عراق٬ دولت ایران از صندوق بین المللی پول با سود ۷ درصد استقراض کرده بود بصورت بلاعوض در اختیار دولت حیدر علی اف قرار بگیرد.

مجلس وقتمصوبه ای را تصویب کرد که به آذربایجان اجازه میداد برای دسترسی به نخجوان که خارج از خاک اصلی آذربایجان هست از راههای زمینی و هوایی ایران بدون دریافت هیچ تعرفه و هزینه ای استفاده تا هر زمان که آذربایجان لازم دارد بصورت رایگان استفاده شود که تا سال ۱۴۰۰ هم آذربایجان از این موهبت مجانی بهرمند بود.

پس از جنگ اول قره باغ با تصمیم شورای امنیت کشور بنیاد شهید خانواده تمام شهدای آذربایجانی را تحت پوشش خود قرار داد و به آنها مقرری ماهیانه و خدمات آموزشی و درمانی ارائه میکرد(تصور کنید برای کشور خودشون جنگیده بودند ما پولش را پرداخت می کردیم).

در اقدامی مشابه کمیته امداد امام خمینی در آذربایجان دفتر خود را باز نمود و بیش از ۸۰۰ هزار آذربایجانی را تحت پوشش خود قرارداد. جمهوری اسلامی صدها درمانگاه٬ بیمارستان٬ مدرسه٬ راه٬ سد٬ مسجد و خانه برای مردم آذربایجان به ارزش ۴ میلیارد دلار در طی سی سال بصورت بلاعوض برای آنها احداث کرد. سالانه بیش از ۳ هزار بورس تحصیلی برای دانشجویان آذربایجانی در نظر گرفت و صدها خدمات رایگان دیگر در اختیار آنها قرار داد.

نتیجه این همه خدمات چه بود؟
هیچ کشوری در دنیا اینگونه برای کشور دیگری هزینه نکرده است مگر آنکه در قبال آن امتیازاتی را دریافت کند. این سیاست غلط و ابلهانه جمهوری اسلامی و بویژه ساده لوحانه ستون انقلابی باعث از بین رفتن تمام این لطف ها و سرمایه ایران شد. پس از روی کارآمدن الهام علی اف پسر حیدر علی اف سیاست آذربایجان در قابل ایران تغییر پیدا کرد و «ایران زدایی» در آذربایجان آغاز شد و زمانی که آذربایجان با کمک ایران تنوانست از بحرانهای موجودیتی خود عبور کند نمک نشناسی را سرلوحه خود قرار داد و امروز آذربایجان بجای آنکه متحد ایران باشد رو در روی ایران ایستاده و پنجه بر منافع ملی ایران می کشد.

برخی از اقدامات ضد ایرانی آذربایجان:

– همکاری سیاسی نظامی با اسرائیل علیه ایران
– عدم همکاری در تعیین رژیم حقوقی دریای خزر
– برداشت غیرقانونی ۲۰ ساله از میدان مشترک نفت و گاز در بستر دریای خزر
– آلودگی عمدی دریای خزر و عدم امضای پروتکل کنوانسیون دریای خزر
-اخراج وعدم اجازه ورود نماینده رهبر ایران به جمهوری آذربایجان
-بازداشت بی دلیل اکثر اتباع ایران در آذربایجان
– سرقت آثار فرهنگی و تاریخی ایران و ثبت در یونسکو به نام خود نظیر ثبت چوگان٬ شب یلدا٬ جنگل ها هیرکانی و… بنام آذربایجان
– تلاش برای ایجاد کرویدور زنگنه زور در جهت تضعیف نقش ژئوپلتیک ایران
– اخذ ۲۰۰ یورو از کامیون های ایرانی برای عبور تنها سه کیلومتر از خاک آذربایجان(فراموش نکنید آذربایجان ۳۰ سال از جاده های ایران رایگان استفاده کرده است)
– بستن مراکز فرهنگی ایران آذربایجان
– دستگیری شیعیان آذربایجان به بهانه ارتباط با ایران
– اجازه استفاده از خاک خود برای جاسوسی علیه ایران
و دهها اقدامات ضد ایرانی که در حوصله این چکامه نیست.

نتیجه تصمیمات «امت محوری»٬«شیعه محوری» و «مستضعف پروری» بجای «ترجیح منافع ملی» و اولویت دادن آن بر ایدولوژی اسلامی نتیجه ای جز نابودی منابع و منافع ملی کشور نیست. تجربه آذربایجان نشان داد که نباید یک سیاست غلط را دوباره و چندباره تکرار کرد. مشکل این است جمهوری اسلامی نمیخواهد از اشتباهات خود درس بگیرد و ما شاهد هستیم در رابطه با عراق رویه آذربایجان مو به مو در حال تکرار است. در خصوص مهاجران غیرقانونی ۱۵ میلیونی افغانستان در کشور هم باز هم این تجربه تلخ در حال تکرار است و ایران را در آستانه نابودی قرار داده است.

امیدواریم دولت پزشکیان و عقلای جمهوری اسلامی این روند ضد ایرانی کمک به کشورهای همسایه و منطقه را بدون در نظر گرفتن منافع بلند مدت کشور هر چه سریعتر متوقف کند.

مجید رسولی
تحلیل گر مسائل سیاسی

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است