در رفع عللی که منجر به انشعاب «جبهه ملی ایران »گردید ،انهم به اعتبار قدمت و اهمیت این سازمان ۷۴ ساله، باید کوشید .
از همه مهمتردر مسیر استفاده از تخصص اعضاء وهوا داران این میراث گران -نقش افرین در تحول سال ۵۷انهم در اغاز هفتاد و پنجمین سال تاسیس ، باید همت گمارد ….
بعد ازپلنوم جبهه ملی در سال ۸۲ ۱۳ با همه مشکلات «چنانکه افتد ودانی »موفق به تشکیل شورا درابان سال ۱۳۹۷شدیم که با نقایصی همراه بود .
در ان نشست تعدادی از پیش کسوتان به راه و روش «انتخابات درون سازمانی »که با گذشت ۵ سال انهم در این مقطع به دلیل تشکیل مجمع عمومی ….رسانه ای میشود ، ایراد داشتند و انرا در خور سازمان نمیدیدند …و در حقیقت اینگونه «لابی گری »را در شان جبهه نمیدانستند …
اقتضای زمان بر اینستکه: در این مرحله نبایستی چنان برنامه ای را- برامده از تصمیمات گروهی – مجدد شاهد بود ، البته اگربه اعتبار و ارزش واقعی این سازمان – عنایتی باشد …..
با یاری اعضا «همه موانع با هم بودن را» باید منعکس کرد ….. تلنگر و شوک وارد کرده ، ایجاد سوال کنیم انهم برای دوستانی که بجای تفکر و استقلال رای – نوعی تبعیت بی دلیل دربین آنها حاکم شده است .
**مفسری بنام و صاحب نظر در توصیف عملکرد این سازمان انهم در این برهه حساس البته با اندکی اغراق می نویسد :
((برخلاف تصور رهبران یا اعضای این سازمان ، که نه موقعیت سیاسی خاصی دارند ، نه آن گسترش یا پایگاه اجتماعی لازم را واز همه مهمتر استراتژی مشخص نیست … حال چرا دردرون- بخود زنی و تضعیف این یادگار ارزنده می پردازند ))
گذشته از اینکه این بینش در چه حدودی واقعیت دارد باید گفت :
اعضاء بدلیل شرایط اجتماعی سخت و ویژه گیهای خاص ،اهمیت ضرورت یگانگی را نمیخواهند درک کنند ، چطور ممکنست یک امر بدیهی ،لازم و روشن را در رابطه با مصالح کشور درک ننمود .
برنامه ، پیشنهاد و سیاستهایی را اگر لازمست ارائه شود … وقتی با هم و با هماهنگی کامل باشد مؤثرتر است.
اجازه دهید موضوع وحدت و هماهنگی اصل قرار گیرد ، طرح شود و جبهه ملی واحد – فراتر از شخص و با توجه به نیات اولیه بنیان گذار خوش فکر ان …. «که با گذشت بیش از ۷ دهه هنوز هم مورد وثوق واحترامست » به رسالت خود در مسیر استقلال و توسعه واقعی کشور ادامه دهد .
در انقلاب، دولت موقت و مجلس اول سهم داشتیم. تدریجاً توانستند البته با بی توجهی خودمان …این یادگار ارجمند را تضعیف کنند ….تصور میرود د ر این برهه بدلیل ضرورت اجتماعی، شرایط جهانی و….فضا ئی با همان موقعیت را ، میتوان با همه چند وچون ایجاد کرد .
اینکه چرا اینحالت و نگاه ایجاد شده ؟ تاکید میشود ! باید از آن گذشت ودر صدد جبران برامد …..
ماجرایی را یادم آمد ««سالگرد شادروان مهندس بازرگان در حسینیه ارشاد بود، آقای خلخالی آمد – همه متحیر که خلخالی که در مجلس دست روی سر بازرگان میگذاشت و میگفت الفاتحه، آمده و میخواست صحبت کند – به ناچارموافقت شد ….
پشت تریبون گفت : اشتباه تصور میکردم که شما تاثیری در جامعه ندارید ، تعداد تان ظاهرا کم میباشد اما این عده کیفی اند.
کیفیت وجود دارد »»…… باید امروز هم در میان نیرو های جبهه ملی مخصوصا جوانان کار کرد – این جمع را میتوان یکجا گرد آورد و در پی گفتگو و رفع ازردگی ها ،وحدت واقعی را ایجاد کرد .
** طی این مدت اثربخشی ، هماهنگی، وحدت رویه و تشکل شایستهای که جبهه ملی به اعتبار پیشینه اش میطلبید ……با جدایی انهم در واقع خود زنی مطلق از همه طرف ، که کم وبیش بیک اندازه مقصرند ….تحقق نیافته و عارف و عامی بر انند . این سبک و سیاق – دقیقاً مسیر منفی و با منافع ملی قرین نیست .
انداختن «طرح نو»وروشی جد ید مناسب زمان و مکان و بفکر اینده ای بدون هر گونه اختلاف بودن ،حد اقل وظیفه بشمار میرود …
این خانه ارجمند متعلق به گرو ه یا جریان خاصی نبوده و نیست ، بهتر اینکه با این اعتبار بیش از این بازی نشود که در عرصه عمومی این خود زنی ها عریان نگردد …
هدف اینست اعضاء با ارائه بر نامه های مناسب در جهت اعتلای میهنمان ، راحتی و آسایش مردمان گرفتار معاش و دچار روز مره گی ، اعتبار بینالمللی میهنمان ، ارزش پول دردست و طرح ایده ها ی مفید در قامت « اپوزیسیون قانونی داخلی» کوشا باشند .
تحقق این مهم در «سازمان بسیار قدیمی مان « جبهه ملی ایران »را » شدنی میدانیم …..تا این فراز و نشیب به پایان برسد .
بایستی دست به کاری بزنیم که غصه سرآید. ….این غصه : جدائی ، خودزنی و ناهماهنگی میباشد .
فرازهائی از گفتگوی اخیردرمقوله ضرورت یگانگی «جبهه ملی ایران » :
با ۸۰ سال سن دیگر نمیتوانم دنبال موقعیتی باشم و سهمی بخواهم، / اگر هم توانستهام تا حدودی نظرم را شنیدهاند، به دلیل مطهر بودن از امیال مادی و معنوی در این مقوله بوده / رژیم بعد از سال ۸۲ نهایتاً اجازه تشکیل شورا را در سال ۹۷ دادند، /از تعدادی ازپیسکسوتان خواهش کردم که به جلسه بیایند و با حسننیت کامل هم آمدند / اما آنجا از قبل برنامهریزی شده بود/ کاملاً مشخص بود که تصمیمات گرفته شده،جلسه که به نیمه رسید، آقایان رفتند و اعتراض کردند که ما پیشبینی میکردیم … /اما آش هنوز همان آش و کاسه همان کاسه است / از آن روز تا به امروز به گواه دو طرف، بین دو صندلی نشستهام، یعنی هر دو را تایید و به هر دو نقد دارم/ به دفعات در جلسات رسمی آنها را مورد سوال قرار دادهام / یک بخش البته بنسبت آگاه، اهل مطالعه، نقد و هزینهپرداز هستند و در جلساتشان لحظاتی اتلاف وقت نیست. /
فعالین این گروه تقریبا و در مقایسه مینویسند، تقریباً آگاه ، رئیس و مرئوسی نیست، کسی حکم نمیکند و حرف آخر را نمیزند، بلکه کاملاً دوستانه است. /
درست نقطه مقابل :حالت مرید و مرادی دارند….. چون برخی از آنها پزشک هستند، فکر میکنند که با قرص و آنتیبیوتیک میتوانند ماجرا را درمان کنند …. / به آنها بکرات گفتم اینجا مطب نیست، اجتماع است، مدیریت، شناخت اجتماعی و قدرتی غیرپزشکی میخواهد که البته آزردگیهایی هم بهدنبال داشته / دیکتههایش را هم مینویسم، غلطهایش را هم بعهده می گیرم / اکثریت قریب به اتفاق،احساس میکنند حرف اول و آخر را میزنند……و واقعا اگر مجال یابند دست کمی از تبعیت از روشهای حکومت ندارند . اعتبار منطقهای و دسترسی به تریبون خارج از کشور دارند.. / ا ین تعریف و توصیف در یک سمت ضعیفتر و در سمت دیگر خیلی قوی است. /با هدفی مقدس و با یاری اهور مزدا همه موانع با هم بودن را بتدریج تا پایان همین ماه به شکلی میخواهیم منعکس کنیم…../ تلنگر بزنیم، شوک وارد کرده ، ایجاد سوال کنیم برای دوستانی که نمیدانیم به چه دلیل مرید و مرادی در آنها حاکم است. دنبال چه چیزی هستند؟ لحاف ملا و پایگاهی هم نیست. / این آقایانی که تا حدودی در مرز سالمندی هستند، به جای اینکه از بُعدی فراتر از خودشان بنگرند…..اهمیت یگانگی را نمیخواهند درک کنند / چطور ممکن است یک ضرورت بدیهی ،لازم و روشن را با توجه به مصالح کشور درک نکنند./ برنامه و پیشنهاد دارید، سیاستهایی را میخواهید پیشنهاد کنید؛ همه اینها وقتی با هم باشید و مطرح شود خیلی مؤثرتر است. /اجازه دهید موضوع یکی شدن طرح شود، این ضرورت مکتوب و تابلو شود و بگوییم جبهه ملی واحد – فراتر از شخص و با توجه به نیات اولیه که هنوز هم مورد احترام است./ ما در انقلاب، در دولت موقت، در مجلس اول سهم داشتیم. تدریجاً توانستند تضعیف کنند اما الان آن بدلیل ضرورت اجتماعی، شرایط جهانی و….فضا را میتوان با همه چند وچون ایجاد کرد / اینکه چرا اینحالت و نگاه ایجاد شده را تاکید دارم ! باید از آن گذشت./ ماجرایی را یادم آمد، سالگرد مهندس بازرگان در حسینیه ارشاد بود، آقای خلخالی آمد. همه ماند ند که خلخالی که در مجلس دست روی سر بازرگان میگذاشت و میگفت الفاتحه، آمده ….. گفت میخواهم صحبت کنم. / به ناچار گفتند بروید. پشت تریبون رفت و گفت :من اشتباه کردم. تصور می کردم شما تاثیری در جامعه ندارید / درست است تعدادتان ظاهرا کم است اما این عده کیفی است./ کیفیت وجود دارد، کمیت چیز دیگری است ……/ باید امروز هم در میان نیرو های جبهه ملی مخصوصا جوانان جویای نام کار کرد – که به آنجا برسیم./ بنابراین، این جمع را میتوان یکجا آورد و در پی ساعتها گفتگو و رفع ازردگی ها وحدت واقعی را ایجاد کرد که مرد کهن می طلبد /.
** طی این مدت اثربخشی ، هماهنگی، وحدت رویه و تشکل شایستهای که جبهه ملی به اعتبار پیشینه و اعتبارش میطلبید ……با جدایی انهم در واقع خود زنی مطلق از هر دوسو که کم وبیش بیک اندازه مقصرند ….تحقق نیافته و عارف و عامی بر انند /. این سبک و سیاق – دقیقاً مسیر منفی است و با معیارها ی امروز «انهم با لغاتی محتر مانه – که پای بند بدانم !»بهتر از این نمیتوان تشریح کرد./
**واژه ای که که گویا باشد نمیتوان در توصیف دلایل اختلاف انتخاب کرد،هر توصیفی را میتوانیم بگوییم ،/ انچه مهم است فراموشی گذشته … ،انداختن طرح نو و روشی جد ید مناسب زمان و مکان ../ باز هم تاکید مینمایم درپی علت نباشید و بفکر اینده ای بدون هر گونه اختلاف … /این خانه ارجمند متعلق به گرو ه یا جریان خاص انهم با برداشت های ذهنی نبوده و نیست / بهتر است با این اعتبار بیش از این بازی نکنیم که در عرصه عمومی بیش از این خود زنی ها عریان تر نشود ……/ تا حدودی عزیزان باور دارند که « روش گروه » هدف را در زمان کوتاه تری در دسترس قرار میدهد./
بهعنوان کسی که از سال ۴۲ در صحنه و فعال بودم،در پی ۶۰ سال – طبعا امروز الک را آویختیم و هیچ انگیزهای غیر از اینکه یک اثری بگذاریم، غائله ختم شود، مردم در راحتی و آسایش باشند، اعتبار بینالمللی و ارزش پول ما برگردد و… نداریم./ // اینکه ساختار مشکل جدی دارد و موانع پیش رو…. خارج از این بحث است /این اهداف و طرح ایده ها را در نقش اپوزیسیون قانونی میدانم. / با توجه به قدمت این تشکیلات معتبر- اگر جبهه ملی را تضعیف شده و ناتوان بدانید، اما ….ته دلتان به بنیانگزارش احترام میگذارید و موافق این هستید که فعال و موثر باشد
/ زعمای قوم ! یک مقدار پا به سن گذاشتهاند، اینها یک نگاهی به این دارند که ما سابقه بیشتری داریم، میتوانیم مفید تر باشیم. کسی اگر میخواهد به این عرصه بیاید، به شکلی اصول تحزب را (که اطاعت و پیروی تعریف کرده اند ) رعایت کند./ مطامع قدرت بتبع پیشکسوتی از دوستان ما گذشته است. اجازه دهید از این مقوله بگذریم / بهدلیل برنامهای که مطرح شد حال باید گفت چه باید کرد، (به این مفهوم که همه با هم زیر یک سقف بنشینیم) و بعد از تفاهم و کنار بنهاد ن ازرد گی ها مدیریت گروهی را جای گزین نمائیم /.
لازمه این عرصه و صحنه، هزینه پردازی است. دوستان را باید سر عقل آورد (البته جسارت نشود)، یکجا جمعشان کرد/ با ان نگاه کلان به حکومت که هیئتی صالح در مجلس موسسان بنشینند، حرفهایشان را بزنند….. این را سادهتر در «سازمان بسیار قدیمی و مقدم بر همه در جبهه ملی » شدنی میبینم …..تا این فراز و نشیب به پایان برسد / بایستی دست به کاری بزنم که غصه سرآید. این غصه تفرق و خودزنی است/ این به نفع سیستمی است که میخواهد هر نوع مخالفتی را درون خودش سرکوب کند، سرکوب به دست خود؛ انهم با ساده ترین فر مول بترتیبی که شاهدیم ….که نهایت هوشیاری سیستم است/
***از منظری دیگر : درصد نقش افرینی دو جریان را در انشعاب با اختلافی اندک « ۴۹ و ۵۱ درصد »میتوان دانست / در نشستها بدفعات اشاره شده : که آقایان، پزشک هستید، صحنه – سیاست ،تدبیر ،پرهیز از خود محوری ، علم و اجتماع است/ بنابراین گوش کنید، تصمیم نگیرید؛ حق وتو قائل نشوید/ ارشدیت و غیران جای خود را دارد- اما مرید و مرادی را حاکم نکنید و نیروهای ضعیف را بشورا که مغز متفکر هر سازمانیست – اضافه نباید کرد /
یک گروه کم و بیش چنین اموزش داده شده اند انهم از آغازی که عضوگیری صورت گرفته، این نگاه برامده از تابعیت «مخالف ارزش های جبهه »حاکم و نوعی هنر مدیریت تعبیر میشود !/…..و بالاخره ::
****چهره های پاک دست منزه از هر گونه کژی ،صاحب نظر «متخصص در مردم و جامعه شناسی »مفسرانی متبحر و… دلسوزانه در رابطه با عملکرد «جبهه ملی ایران » میگویند : ((برخلاف تصور رهبران یا اعضای این سازمان ، که نه موقعیت سیاسی خاصی دارند ، نه آن گسترش یا پایگاه اجتماعی لازم و استراتژی مشخص ….به چه دلیل راه صواب نمی پیمایند ؟؟)) / در صددیم به این بینش نسبتا فراگیر پایان دهیم …. یعنی چنان کنیم که ارزش و اعتبار د یرین معتبر ترین تشکیلات سیاسی ،که ناشی از توهمات و تصورات فردی و متعاقب ان گروهی ، در واقع قصور تمامی اعضاء جبهه بطول سالیان اخیر فرو هشته / با نشستی همگانی با «بفر اموش سپردن هر گونه ازردگی از عملکرد یکدیگر» ،خاتمه دهیم
طبعا در این مسیر بیاری همه هموندان (و اعلام مخالفین «خود محور احتمالی » این حرکت ) نیازمندیم …….