بحرین ” دیلمون ” پایتخت یکى از دولت هاى فدرال ایلام باستان را از کف دادیم ” خلیج پارس ” را با جان و دل پاسدارى کنیم تا از کف نرود:کاووس ارجمند


ببین این شگفتى که دهقان چه گفت
بدانگه که بگشاد راز از نهفت
به شهر کجاران به دریاى پارس
چه گوید ز بالا و پهناى پارس

“استاد سخن فردوسى توسى”

همانگونه که هم میهنان ما مى دانند و در جریان هستند بخاطر ناتوانى دولتمردان جمهورى اسلامى و نادیده گرفتن منافع ملى ایرانیان از سوى ایشان ، کشور هاى عرب حاشیه خلیج پارس با سرمایه گذارى هاى هنگفت و در ستیز با حکومت اسلامى شیعه ایران در تلاش هستند تا همانگونه که پس از یورش تازیان شبه جزیره عربستان به ایران که در نقشه هاى باز مانده از یونان باستان که در موزه انگلستان نگهدارى مى شود ( Arabia) نامیده مى شده است . وهابى هاى عربستان سعودى سالها در آرزوى آن هستند تا کشور ورجاوند ایران را متلاشى و فرهنگ ملى و باستانى آنرا پایمال نمایند. ما باید هوشیار باشیم و اگر لازم شد با چنگ و دندان هم که شده از ایران و فرهنگ ایرانى و هر گوشه از خاک ایران پاسدارى کنیم . گوش فرا دهیم به استاد سخن فردوسى توسى که هزار سال پیش فرمود:
دریغ است ایران که ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
پس از جنگ جهانى اول و شکست دولت اسلامى عثمانى و قرارداد ( ورساى پاریس) در سال ١٩١٩ کشورهاى پیروز جنگ جهانى اول ( انگلستان و فرانسه ) سرزمین ها و کشورهائى را مهندسى کردند و یک جغرافیاى جدید بنام “خاورمیانه “در آسیا سر بر آورد و این کار بیشتر با ابتکار روباه پیر” انگلستان ” مهندسى شد و کشورى بنام (عربستان سعودى ) بر گرفته از نام ” ابن سعود” شیخ یک قبیله از سرزمین Arabia بر روى این جغرافیاى ساختگى خاورمیانه در سال ١٩٣٢ میلادى سنجاق شد و خانواده ابن سعود کلید دارى کعبه و پادشاهى عربستان سعودى را پس از یک خونریزى بسیار بزرگ در حجاز با کمک انگلستان مال خود کردند و کشورهاى اردن هاشمى ، عراق ، و مراکش نیز مانند قارچ سر از خاک بیرون کشیدند و انگلستان پادشاهانى نیز از خانواده بنى هاشم باز از سرزمین Arabia براى آنها تراشید و بر تخت نشاند.

اکنون ایران با درگیرى شدن با غرب و بویژه آمریکا و اسرائیل ، کشورهاى عربى حاشیه خلیج پارس هم پیمان با آمریکا در تمام زمینه ها منافع ملى ما ایرانیان را پایمال نموده و هر روز نیز براى در فشار قراردادن ایران از اهرم هاى گوناگونى بهره مى جویند . شیخ نشین هاى امارات متحده عربى که زندگى خویش را از ایرانیان دارند همه نیکى هاى ایرانیان را به فراموشى سپرده اند و خواستار نابودى ایران و فرهنگ ایرانى هستند.
چهل و پنج سال پیش شیخ نشین هاى امارات متحده عربى حتا یک بیمارستان براى درمان مردم خود در اختیار نداشتند و شیوخ عرب امارات به شیراز براى درمان روى مى آوردند و جالب آنکه شیخ کنونى دبى ” محمد بن راشد آل مکتوم ” در دانشگاه پهلوى ( شیراز ) درس خوانده است و افتخار “شیخ راشد آل مکتوم” پدر شیخ کنونى دبى آن بود که خودرا ایرانى مى دانست و خاستگاه آنها بدرستى بندر لنگه در ایران است ، بازرکانى و داد و ستد در امارات با همت مردم لارستان فارس کار گشا شد و دو تن از تاجر ان بزرگ دبى از فامیل مادرى من بودند بنام برادران رستگار لأرى که بازار قدیمى دبى ( بازار طلا فروشان ) را بنا کردند . باغ ها و پارکها و سر سبزى هاى ابوظبی و العین بوسیله مهندسان زبردست ایرانى و شناخته شده ترین آنها ” مهندس زاهدى ” از شهرستان فسا بر پا گردید و در زمان رژیم شاه بود که نخستین کارهاى رفاهى در امارات و عمان برنامه ریزى گردید و کشتى پزشکى و پزشکان ورزیده به جزایر بى آب و علف دبى ، شارجه ، عجمان ، ام القوین ، ابوظبی و تا ” قطر ، عمان و بحرین ” بادبان مى کشید ، لنگر مى انداخت و بیماران آنها را رایگان مداوا مى نمود . کشور قطر که یک ریگزار بود و همراه با بحرین از دیر باز ایرانى بوده اند و این نواحى بنام ( لحسا ) شهرت داشته است و از زمان هخامنشیان نواحى مرزى ایران با Arabia را نشان مى داد. ناصر خسرو قبادیانى شاعر و ادیب برجسته ایرانى در سفر نامه خود در هزار سال پیش منطقه لحسا را ایرانى مى داند که حکمران محلى آن نیز از ایران فرستاده مى شده است و این روش تا دوران زندیه و قاجار نیز ادامه داشته است .
شاه ایران در سال ١٩۶٩ در هندوستان و در یک گفتگو که با خبرنگاران انجام داد بحرین را به شیوخ عرب تبار شبه جزیره عربستان واگذار کرد و به این ترتیب بحرین که استان چهاردهم ایران در زمان دکتر محمد مصدق نامیده مى شد پس از چند هزار سال از پیکر ایران جداشد . بر اساس کتاب ” در تاریکى هزاره ها” نوشته دکتر ایرج اسکندرى استاد تاریخ و ایران شناس ، شهر بوشهر در زمان دولت ایلام که بیش از سه هزار سال پیش از هخامنشیان بر ایران فرمانروائى داشتند ” لیان ” نام داشت و بحرین نیز ” دیلمون ” نامیده مى شد و هردو داراى بنادر بزرگ تجارى در دوران شاهنشاهى ایلام بودند و پایتخت دولت فدرال ایلامیان در شهر باستانى شوش بود. چرا شاه ایران چنین اشتباه بزرگى را کرد و به شکستى تن داد که کمتر از شکست قاجارها در پیمان گلستان و ترکمانچاى نیست براى همه پژوهشگران تاریخ و ایرانیان آزاده پوشیده است . در روزى که اردشیر زاهدى داماد شاه ایران در مجلس شوراى ملى گزارش خود را بعنوان وزیر امور خارجه در مورد جدائى بحرین از ایران را به آگاهى نمایند گان مجلس شوراى ملى مى رسانید نماینده شجاع مجلس از حزب پان أیرا نیست ” محسن پزشکپور ” به پشت تریبون مجلس رفت و با پرخاش به دولت هویدا و گلایه از اردشیر زاهدى و بخاطر جدا شدن استان چهاردهم ( بحرین ) از ایران و در حالى که فریاد بر مى آورد و مى گریست مى گفت ملت ایران هیچگاه این خیانت بزرگ را فراموش نخواهد کرد و اردشیر زاهدى سرافکنده در ردیف جلو نشسته و به سخنان پزشکپور گوش مى داد و با التماس مى خواست بگوید ما کاره اى نبودیم و شاهنشاه خود این بخشش را انجام داده اند، وخوب مى دانیم که شاه ایران در برابر ملت و نمایندگان آنها حاظر به پاسخگوئى نبود ! و کسى هم در روزنامه ها از آن سزارین شوم هیچ نامى نبرد.

با این شرح حال دلخراش مى خواهم به این مهم دست پیدا کنید که کشورهاى عربى شبه جزیره عربستان هیچگاه دوست ایرانیان نبوده اند و همواره در گرد هم آئى هائى که دارند در تلاش هستند تا ایران را با شناسنامه شیعه و دشمن خود ارزیابى کنند و فرهنگ دیر پاى ایرانى را مردود مى شمرند و بویژه پس از تسخیر ایران و تاراج دارائى هاى ایرانیان در زمان یزدگرد ساسانى و گسترش اسلام در ایران و سپس در زمان صفویان که ترکان قزلباش بویژه شیعه گرى را در ایران با تدبیر آخوندهاى سورى لبنانى شیعه چون ” شیخ کرکى” گسترده کردند، اعراب شبه جزیره عربستان ایرانیان را ( گبر ، آتش پرست ، مجوس و رافضى مى دانند ) که باید با آنها مبارزه کرد و از بین برد ، خوب به دشمنى داعشیان با مسیحیان ، کردها ، زردشتى ها و رافضیان نگاه کنید تا به ریشه دشمنى اعراب مسلمان با دیگر دین ها و بویژه ایرانیان پى ببرید. زمانى که از کشورهاى عربى نام مى برم باید به روشنى بگویم که کشورهاى مصر ، سوریه ، اردن ، مراکش ، لیبى و بخشهائى از عراق به هیچ ترتیبى عرب نیستند ، این سرزمین ها بوسیله اعراب مسلمان از Arabia که امروزه عربستان سعودى نامیده مى شود در زمان ” عمر ابن خطاب و عثمان ” درنوردیده شده و ” عربیزه” شده اند و زبانشان نیز عربى شده است . روزى ” حسنین هیکل ” سردبیر روزنامه ” الاحرام ” مصر گفته بود اگر ما مصرى ها نیز مانند ایرانى ها ادیب فرهیخته اى چون ” ابوالقاسم فردوسى ” مى داشتیم فرهنگ و زبان باستانى خود را نگاهداشته بودیم .

دشمنان ایران و فرهنگ بالنده میهن ورجاوند ما چند دهه است که در برابر ایرانیان شمشیر را از رو بسته اند و با ایجاد مدارس قرآن در پاکستان از زمان روى کار آمدن ژنرال ضیاء الحق و سپس پایه گذارى القاعده و طالبان در همکارى با سازمان CIA براى رویاروئى با ارتش سرخ شوروى و ایجاد کمربند سبز ، امروزه اسلام وهابى با دلارهاى نفتى گردان هاى سلفى را در تمام آسیا و حتا اروپا پایه ریزى کرده است و حکومت اسلامى داعش از سوریه تا شام بدنبال ایجاد حکومت خلافتى از نوع خلافت بنى امیه مى باشد که ایدئولوژى پایه اى آن اسلام وهابى است و امروزه به روشنى باید گفت اسلام وهابى بزرگترین چالش پیش روى دموکراتها و نیروهاى سکولار مى باشد و شوربختانه جمهورى اسلامى ایران نیز خواهان از بین بردن تمام نماد هاى ملى و فرهنگى ایرانیان چون نوروز ، سیزده بدر ، جشن هاى کشاورزان ایران مانند جشن یلدا ، مهر کان و سده مى باشد تا این فرهنگ ” مهرى ” که ریشه در هزاره هاى تاریخ دارد از میان برداشته شود ، روحانیون حکومتى تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران را از زمان سرازیر شدن اعراب از شبه جزیره عربستان و قزلباش ها از مرزهاى ترکستان و آغاز خانه کردن مذهب شیعه در ایران مى دانند و ترفه آنکه حتا برخى از روشنفکر هاى لائیک و سکولار نیز مى گویند روشنفکر ایرانى اگر شیعه نباشد روشنفکر نیست و باید گفت تخم این کژ فهمى را جلال آل احمد از کمونیسم برگشته و ” حر ریاحى ” زمان مدرنیته در ادبیات روشنفکرى ایران پراکند.

به باور من ناسیونالیسم ایرانى که سرچشمه آن باورهاى مهرى و فرهنگ صلح و آشتى است و آموزه هاى زردشت و آئین بهى همواره و تا پیش از یورش تازیان در ایرانیان نهادینه بود و خرد و فرهنگ مدارا در ایران با آثار بجا مانده از زردشت ، کورش ، داریوش و انوشیروان خود نشان از ناسیونالیسم آشتى و مدار است که در این سرزمین مانند گنجى نهفته وجود دارد و بى تردید در تنگناه ها به کمک ایرانیان خواهد شتافت.

از سالهاى گذشته تاکنون کشورهاى حاشیه خلیج پارس با دلارهاى نفتى و رهبرى عربستان سعودى متحد غرب و بویژه ایالات متحده در تلاش هستند تا از بى تدبیرى و ندانم کارى دولتمردان جمهورى اسلامى بهره جسته و گام به گام براى عربیزه کردن خلیج پارس کوشش مى کنند. به تازگى با رشوه هاى هنگفت به شبکه اطلاع رسانى ” گوگل” تلاش دارند تا نام چند هزار ساله خلیج پارس و به گفته رهبر ملى ایرانیان و استاد سخن فردوسى ” دریاى پارس ” را عربى کنند و شناسنامه این آبراه جهانى که همواره ایرانى بوده است را به ” خلیج عربى ” تغییر نام دهند. گوگل یک نظر خواهى را در مورد اینکه آیا نام این آبراه جهانى باید خلیج پارس باشد و یا خلیج عربى دو باره و یا چند باره این موضوع را در شبکه جهانى اینترنتى آشکار نموده است .

تکلیف ما ایرانیان آزاده چیست در حالیکه دولتمردان جمهورى اسلامى و رهبران مذهبى برایشان منافع ملى ایرانیان و فرهنگ ملى هیچ ارزشى ندارد و همه چیز را از دریچه باورهاى دینى مى بینند؟!
تکلیف ما ایرانیان که خواهان آزادى و استقلال ایران هستیم روشن است و آن نگاهبانى از فرهنگ ملى ، تلاش براى ستیز با استبداد دینى و رو آوردن میلیونى به سایت گوگل و شرکت در نظر خواهى گوگل و به جهانیان با آواى رسا گفتن که این آبراه از دیر باز تنها یک نام داشته است و آن نام ” خلیج پارس ” است که در یکى از کهن ترین نقشه ها که در موزه لندن از آن نگهدارى مى شود با نام ( Sinos Persicus) یا دریاى پارس از آن نام برده شده است و این نقشه از یونان باستان به جاى مانده است که من تلاش مى کنم همراه با این متن آنرا آنرا نیز پیوست نمایم.
گوگل را گلوله باران رآى خود کنید و بنویسید ( خلیج پارس)

کاووس ارجمند شهروند افتخارى شهر حماسه ها ” کوبانى”

تنها مطالب و مقالاتی که با نام جبهه ملی ايران - ارو‌پا درج ميشود، نظرات گردانندگان سايت ميباشد
بازنشر مقالات با ذكر مأخذ آزاد است