بانو گیتی پورفاضل، یکی از برجسته ترین حقوقدانان و وکیلان مدافع متهمان سیاسی، حقوق بشری و آزادیخواهی و از چهارده تن بانوان امضاء کننده نامه درخواست استعفا به رهبری در اعتراض به فساد، خشونت، آفت های اجتماعی و اقتصادی که کشور را به سقوط اقتصادی، اخلاقی و فقر کشانده و در مسیر شورش مردمی و جنگ قرار داده است پنج روز است که ناپدید شده است. خانواده ایشان، همسر و خواهر، از اینکه ایشان را کدام نهاد امنیتی با دستور قضایی و یا بصورت خودسر، دستگیر کرده و به کجا برده یا به کدام زندان انتقال داده شده بی خبر هستند. ما می پنداریم که موضع سرسختانه ایشان علیه فساد و خشونت و بی قانونی حاکم خشم نهادهای اطلاعاتی و امنیتی را برانگیخته باشد.
جبهه ملی ایران بازداشت ایشان را تقبیح میکند و امیدوار است ایشان هر چه زودتر و بدون هیچ آسیبی آزاد و به خانه و خانواده بازگردد.
جبهه ملی ایران– اروپا(سامان ششم)
تهران – دوم شهریور ۱۳۹۸
تکرار گروههای “۱۴ نفره”
دو ماه بعد از نامهای که ۱۴ کنشگر مدنی به آیتالله خامنهای نوشتند، ۱۴ نفر از فعالان زن در بیانیهای این خواست را تکرار کردند که: خامنهای استعفا دهد و قانون اساسی تغییر کند. هر دو گروه ۱۴ نفره عامل بدبختی مردم و عقبماندگی ایران را چهل سال حکومت جمهوری اسلامی میدانند و معتقدند باید از این نظام عبور کرد. البته این بار موضوع به ۱۴ نفر محدود نشد. روز دوشنبه ۲۱ مرداد نیز نرگس منصوری یکی دیگر ازامضا کنندگان بیانیه کنشگران زن بازداشت شد.
آیا این بازداشتها جلوی حرکت اعتراضی تازه نفسی که آغاز شده است را خواهد گرفت؟ محمد محبی، تحلیلگر مسایل سیاسی از تهران که از نزدیک حوادث روزهای اخیر را دنبال کرده به دویچهوله میگوید:
«به نظر میرسد اتفاقی در بستر جامعه دارد میافتد و طیف جدیدی از سیاسیون در حال ظهور هستند. خیلیها که در دو دهه گذشته در دعوای دو جناح حکومت به نفع جناح اصطلاحطلب وارد کارزار میشدند، حالا به این نتیجه رسیدهاند که باید طرحی نو دربیاندازند.»
به نظر او افرادی که این نامهها را امضا کردهاند احتمالا هنگام گذاشتن امضای خود پای چنین خواستی، روی هزینهای سنگین آن حساب کردهاند. اما آن عللی که باعث نوشتن چنین نامهها یا بیانیههایی شده، سرجایش باقی است و به همین دلیل خواست مطرح شده در این نامهها نیز از سوی گروههای دیگری دنبال خواهد شد. او میگوید:
«جامعه ایران در حال تجربه کردن فقری است که نامش را واقعا فجیع میتوان گذاشت و روز به روز هم در حال فجیعتر شدن است. ولی حکومتی که قادر نیست شرایط اقتصادی را سر و سامان دهد، حاضر نیست حداقل در عرصه اجتماعی امتیازی به جامعه بدهد و دست به اقدامات تخریبی بیشتری هم میزند. یعنی شاهدیم که بیشترین فاصله بین نهاد دولت و قاطبه ملت دارد ایجاد میشود و جامعه هم دارد مرحله ترس و محافظهکاری را پشت سر میگذارد. چون میبیند چیزی برای از دست دادن ندارد.»
محمد محبی شخصا با دو نفر از کسانی که این نامه را امضا کرده بودند صحبت کرده است و میگوید: «از آنها پرسیدم واقعا نترسیدید؟ چون حتی یک انتقاده ساده از رهبر هزینه سنگینی دارد. پاسخ آنها این بود که ترس از چه؟ ما همین حالا هم در زندان هستیم.»
آنچه در حال حاضر به چشم میخورد حمایت نسبتا گسترده از خواستی که آنها مطرح کردهاند در شبکههای اجتماعی است. امضا کنندگان نامه ۱۴ نفره و بیانیه ۱۴ نفره به این امید هستند که حرکتشان با حمایت بخشهای وسیعتری در جامعه روبرو شود. به نظر محمد محبی این امید واقعی است. او در این نامهها “یک نوع خودآگاهی شهروندی” میبیند که «ظرفیت تبدیل شدن به یک جریان» را دارد و میتواند آغازگر جنبشی «شبیه دیماه ۹۶ شود، منتهی تکاملیافتهتر و تاثیرگذارتر.»
او میگوید: «اگر عده کسانی که به نوشتن این نامهها میپیوندند اضافه شود و به تدریج گروههای دیگری از مردم به آن بپیوندند، برخورد با امضا کنندگان آنها برای حکومت هزینهساز میشود.»
اسامی گمنامی که میتوانند الگویی برای جامعه باشند
محمد محبی به بازداشتهای اخیر اشاره میکند و میگوید: «دستگیریها متاسفانه شروع شده ولی طیفهایی که این نامهها را امضا کردهاند متعلق به یک گروه خاص نیستند. وقتی اسامی را نگاه کنید اسامی گمنامی هستند که از کف جامعه آمده و در متن مطرح شدهاند. اینها میتوانند الگو باشند. خواستهای آنها علیرغم این دستگیریها پتانسیل گسترش را دارد و این نامها ادامه پیدا خواهد کرد.»
به نظر او ترس از دستگیری از بین رفته و «برخورد چکشی حکومت» شاید فقط روند را کمی کندتر یا برخی را مردد کند «اما افرادی که این نامهها را امضا خواهند کرد در جامعه زیادند. اینها آن شجاعت را دارند که حرکت را ادامه دهند و هیچکدام آنها آن محدودیتهایی که فعالان سیاسی کلیشهای داشتند را در ذهنشان ندارند. به همین دلیل هم با شناختی که از فضای سیاسی کف جامعه ایران دارم، این نامهها تکرار خواهند شد.»