هفته گذشته برخی اخبار پراکنده از یکی از دانشگاههای آذربایجان شرقی، نشان از بروز تنشهایی میان دانشجویان داشت که متأسفانه مانند بسیاری از تنشهای مشابه، نتیجهای جز صفآرایی برخی دانشجویان علیه یکدیگر در بر نداشت.
طبق اخباری که منتشر شده است پس از انتشار یک ویژهنامه دانشجویی، برخی از دانشجویان به دفتر یک تشکل اسلامی یورش برده و خساراتی وارد کردهاند. دقت در اخبار منتشره، نشان میدهد که ظاهرا هر دو سوی ماجرا، خودشان را متولی اصلی امری خاص میدانند؛ یکسو خود را متولی مسائل قومیتی میداند و به خودش اجازه میدهد برای دفاع از آن چه که آن را درست می پندارد، به دیگران حمله کند و حتی دست به خشونت بزند و طرف مقابل خودش را متولی دین و نظام دانسته و خواستار برخوردهای قهرآمیز با آنان شده است.
گرچه متولیگری هیچکدام مشروعیتی ندارد، اما دستکم تشکل اسلامیای که به زعم خود، در مقابل مطالب تحریک آمیز قومی واکنش نشان داده است، دست به خشونت نزده و از این جهت وضعیت قابلدفاعتری دارد. البته هر دو گروه در این که تلاش دارند با تحریک احساسات قومی یا مذهبیِ دانشجویان فضا را ملتهب کنند، در ایجاد این فضای متشنج سهم دارند؛ در حالی که تجارب متعدد نشان میدهد که ایجاد تشنج در مراکز علمی و فرهنگی، جز آسیبپذیر کردن فضای پیشرفت و توسعه علمی و نیز ایجاد موانع در توسعه فرهنگی و سیاسی، نفعی برای کسی ندارد.
دانشگاه فضای عقلانیت و گفتگوست. تکثر آراء و تنوع قومی و زبانی در دانشگاه فرصت مغتنمی است برای گسترش فرهنگ مدارا و همبستگی و از این نظر، هر دولت مبتنی بر عقلانیت، چنین تکثری را فرصت میداند و نه تهدید و از رشد و بالندگی فرهنگهای گوناگون استقبال میکند، که سیاست دولت تدبیر و امید نیز بر اساس سخنان رئیس جمهور و برنامه های اعلامی اش، جدای از این موضوع نیست. اما نباید فراموش کنیم که کثرتگرایی مورد تأیید دولت، کثرتگرایی همگراست و نه واگرایانه. از این رو دگرستیزی و نفرتپراکنی که تنشآفرین است و نزاعهای درونی را شعلهور میکند، قابل تحمل نبوده و با قوانین و آییننامههای مربوط هم به هیچ وجه سازگار نیست. هیچ گروهی نباید به خودش اجازه دهد با سوءاستفاده از احساسات پاک دانشجویی برخی را علیه برخی دیگر تحریک کند و فضا را به بحران بکشاند.
همانطور که پیشتر از سوی دولتمردان اعلام شده است، دولت تدبیر و امید خودش را متعهد به حفاظت و حراست از زبانهای گوناگون رایج در مناطق مختلف ایران میداند. در این خصوص به نظر می رسد متولیان امر و دولتمردان، تلاشهایی را نیز آغاز کرده اند. اما آنچه بدیهی است، هیچ شخص یا گروهی اجازه ندارد به تحقیر و نفرتپراکنی نسبت به زبان رسمی کشور یا دیگر زبانهای رایج بپردازد. هیچ زبانی بر زبانی دیگر برتری ندارد و ادعای برتری زبانی، هیچ تفاوتی با نژادپرستی ندارد و قویاً محکوم است.
به نظر می رسد که در برخی از نشریات دانشجویی دانشگاه مورد بحث در آذربایجان شرقی، متأسفانه مطالبی در تحقیر زبان فارسی و فارسیزبانان دیده میشود. سیاستهای دولت در خصوص حراست از زبانهای ایران در جهت تغییر زبان رسمی نیست و در این خصوص ملاک، اصول صریح قانون اساسی است و بدیهی است فراتر از آن نخواهد رفت.
تمامیت ارضی و یکپارچی کشور موضوعی نیست که بر سر آن بتوان بحث و منازعه کرد. متأسفانه در برخی مطالب نشریات مذکور، مباحثی به کار رفته است که آشکارا یکپارچی ایران را نقض کرده است. به کار بردن اصطلاحات رایج گروههای پان ترک و تجزیهطلب و تکرار افسانهها و شایعات آنان در نشریات رسمی دانشجویی که هیچ نسبتی با واقعیتهای جامعه ایران ندارد، مایه شگفتی است و نمیتوان با سهلانگاری از کنار آن گذشت. نظام مقدس جمهوری اسلامی با تقدیم هزاران شهید و جانباز اجازه نداده است که حتی یک وجب از خاک پاک میهن جدا شود و مسلماً پس از این هم به هیچ گروه و فرقهای اجازه نمیدهد تفکرات شومی نسبت به خاک ایران داشته باشند.
از این رو تکرار گفتمان پانترکها و تجزیهطلبها در نشریات دانشجویی پذیرفتنی نیست و شایسته است دانشجویانی که نادانسته به انتشار چنین مطالبی اقدام کردهاند، با توجه به این که به نظر می رسد نه تنها از حیث ادبیات و مفاهیم اصلی مورد استفاده بلکه از نظر محتوای مشخص نشریاتشان، به خود آنان مربوط نباشد، اشتباهات خود را جبران کنند و خود را از نژادپرستی نهفته در چنین ادبیات و کلامی مبرا نمایند و مراقب باشند که کسانی که تعهدی نسبت به ایران ندارند از فضای آزادی که در اختیار آنان قرار گرفته است، سوءاستفاده نکنند. در عین حال، مسئولان ذیربط نیز موظف هستند تا تذکرات لازم را به دستاندرکاران نشریات دانشجویی بدهند تا شاهد تکرار اینگونه رفتارها نباشیم.
همچنین باید به یاد داشت که گرچه تشکلهای اسلامی در دانشگاه باید مروج ارزشهای اسلامی بوده و آن را وظیفه خود بدانند، نباید نگاه خود را مساوی با کل اسلام بدانند و تصور کنند سایر دانشجویان اگر سخنی برخلاف نظر آنها زدند، از دایره دینداری خارج شدهاند و آنها حق دارند در جایگاه قاضی قرار گرفته و برایشان تعیین تکلیف کنند. مسلماً دانشجویان آگاه، قصد توهین به مقدسات و احکام اسلامی را ندارند و اگر سوءتفاهمهایی در این زمینه وجود دارد، بهتر است به جای درخواست برخوردهای قهرآمیز و سوءاستفاده از احساسات مذهبی دانشجویان و مسئولان، با گفتگو مسائل را حل کنند و نهایتاً از مجاری قانونی مطالبات خود را پیگیری کنند.
گفت و گو، تنها راهحل دست یابی به تفاهم اجتماعی است و به نظر نمی رسد برای تبیین این مشکلات و موضوعات، جز گفت و گو، راه حل دیگری باشد و برای این منظور، در دانشگاه ها، نیازمند تعامل و همکاری بیشتر گروه های دانشجویی هستیم و در عین حال، به دولت تدبیر و امید و مسئولان جدید دانشگاهها که با دقت و برنامه برای بازگرداندن نشاط و امید به دانشگاهها انتخاب شدهاند، یاری برسانند و بهانه به دست کسانی ندهند که همواره با بدبینی و توهم توطئه به فعالیتهای دانشگاهی نگاه میکنند.
آفتاب- بابک دربیکی