ایران در عین زمان که حضور آمریکا در افغانستان را اشغالگرانه میدانست به حکومت حامدکرزی که به وسیله آمریکا و ناتو حمایت میشد، کمک کرد در حالیکه خود در زیر فشار تحریمهای آمریکا بود. کمکهای نقدی ایران به دفتر ریاست جمهوری افغانستان، سروصدای فراوانی در داخل و خارج از افغانستان به راه انداخت.
نیروهای خارجی مستقر در افغانستان بارها از کمکهای تسلیحاتی ایران به طالبان سخن گفتهاند اما در بیشتر موارد این ادعاها توسط حکومت افغانستان رد شده است. آمریکاییها هم نمیخواستند زیاد پیگیر چنین مواردی باشند و در رابطه با کمکهای ایران به طالبان بزرگنمایی کنند. زیرا این کار میتوانست به معنی وارد آمدن فشار متقابل از جانب ایران بر آمریکا و مشکلی دیگر برای آمریکا در افغانستان تلقی شود.
دیدارهای پیشین
بجز سفرهای غیر رسمی که اعلام نشده، این سومین سفر رسمی هیات طالبان به تهران بود.
در کنفرانس بیداری اسلامی که در ۱۸ و ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱ در تهران برگزار شد (من هم در آن شرکت داشتم)، در کنار هیات افغان به ریاست برهان الدین ربانی، رئیس وقت شورای عالی صلح، هیاتی هم از طالبان به ریاست طیب آغا شرکت داشت.
اعضای هیات طالبان در آن زمان مولوی حمدالله نعمانی، مولوی نیک محمد و مولوی شمسالدین بودند. بر اساس برنامه، قرار بود مولوی نیک محمد در این کنفرانس سخنرانی کند.
اما برهان الدین ربانی که از او نیز برای سخنرانی دعوت شده بود، به برگزارکنندگان گفت که این کار به معنی به رسمیت شناختن طالبان بعنوان یک قدرت موازی در افغانستان از جانب ایران خواهد بود و روی روابط دو کشور تاثیر منفی خواهد گذاشت. برگزار کنندگان این توصیه را پذیرفتند و نماینده طالبان کنفرانس را ترک کرد.
بار دیگر در ژوئن ۲۰۱۳ یک هیات سه نفری از دفتر سیاسی طالبان در قطر، به ریاست طیب آغا به تهران دعوت شد که در این سفر شیرمحمد عباس استانکزی و مولوی شهاب الدین دلاور او را همراهی میکردند.
دلیل اصلی دعوت از طالبان در آن زمان این بود که با نزدیک شدن سال ۲۰۱۴ نگرانیهایی در مورد آینده این کشور جنگزده، بخصوص در کشورهای همسایه و منطقه به میان آمده بود. با وجود جنگ بزرگی که ائتلاف بینالمللی در افغانستان به راه انداخت، طالبان همچنان قدرت عملیاتی خود را حفظ کردند.
اهمیت ایران برای طالبان
در سفر اخیر، طیب آغا را شیر محمد عباس استانکزی و دین محمد حنیف همراهی میکردند. با توجه به اینکه طیب آغا فقط در نشستهای مهم شرکت میکند اما در هر سفر به تهران، او خود ریاست هیات طالبان را به عهده دارد که این خود نشان از اهمیتی است که روابط با تهران برای طالبان دارد.
در طول سالهای گذشته ایران از اینکه طالبان برای آمریکا در افغانستان به عنوان یک نیروی مشکلآفرین عمل کند، ناراضی نبوده است. از جانب دیگر طالبان نیز سعی کردند تا هیچگاه ایران ازجانب آنها احساس خطر نکند.
۹۵۰ کیلومتر مرز مشترک ایران وافغانستان در طول چهارده سال گذشته امن بود. ملامحمد عمر، رهبر طالبان به القاعده اجازه نداد تا در افغانستان به تنشهای مذهبی دامن بزند. هرچند این سخت گیریها موجب سردی روابط میان القاعده و طالبان شد.
طالبان در سالهای بعد از ۲۰۱۱ هیچ رهبر شیعه افغان را هدف قرار نداده و در مناطق شیعه نشین دست به عملیات نظامی نزده است. در مقابل فعالیتهای ایران در شرق میانه رسما موضع مخالف نگرفته و برخلاف حکومت وحدت ملی و حتی حکمتیار، از موضع عربستان سعودی در بحران یمن حمایت نکرد.
بعد از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی، هرچند رئیس جمهور غنی اعلام کرد که کشورهای همسایه در سیاست خارجی حکومت جدید جایگاه خاصی دارند اما بعید نیست که حمایت اشرف غنی از حمله ائتلاف به رهبری سعودی به یمن، از دلایل دعوت ایران از طالبان برای سفر به تهران باشد.
محور مذاکرات
سفر اخیر هیات طالبان به تهران، پس از دیدار غیر رسمی نمایندگان این گروه و نمایندگی از دولت افغانستان در پایتخت قطر صورت گرفت.
از موضوعات مورد بحث در این مذاکرات، گزارش چندانی منتشر نشده است اما یک منبع نزدیک به گروه طالبان میگوید که این هیات، “به دعوت مقامهای ایرانی به تهران رفته بود و دو طرف در مورد مسایل مورد علاقه تبادل نظر کردند.”
به گفته این منبع هیات طالبان در این سفر، “در مورد آغاز عملیات بهاری این گروه در افغانستان سخن گفتند و در عین حال موقف خود در مورد صلح را واضح ساختند و گفتند که تاکنون هیچ ملاقاتی در مورد صلح میان این گروه و نمایندگان دولت افغانستان صورت نگرفته است، چرا که دولت افغانستان میخواهد صلح را از طریق پاکستان در افغانستان برقرار سازد”
در ضمن هیات طالبان نظر خود را در مورد موانع فراراه صلح در افغانستان نیز بیان کردند و حضور نیروهای خارجی در افغانستان را مهمترین مانع در این روند دانستند.
همین منبع میگوید که هیات طالبان در این سفر، از نقش احتمالی کشورهای همسایه و منطقه در روند صلح استقبال کردند و در مقابل مقامهای ایرانی نیز برای کمک به آن ابراز آمادگی کردند.
نگرانی از فعالیت داعش در افغانستان
به نظر میرسد انتشار گزارشهایی از سربازگیری گروه دولت اسلامی در برخی از مناطق افغانستان، مقامهای ایرانی را نگران کرده است.
ایران که سرحد طولانی با افغانستان دارد نگران است که مبادا در مرزهای شرقی خود با همان مشکلی مواجه شود که در مرزهای غربی بخصوص، در مرز با عراق با آن مواجه است.
یکی از دلایل احتمالی دعوت از هیات طالبان به تهران، میتواند این باشد که مقامهای ایران خواسته باشند از طالبان بشنوند که این گزارشها، بخصوص برخورد نظامی میان طالبان و داعش در مناطق شرقی افغانستان تا چه حد درست است و این خطر چقدر میتواند جدی باشد.
ایران با تجربهای که از وقایع سوریه دارد، میداند که ضعف طالبان در افغانستان الزاما به معنی قدرت گرفتن دولت مرکزی در این کشور نیست بلکه میتواند به قدرت گرفتن گروههای تندروتر از طالبان بیانجامد.
موضوع مهاجران
در رسانهها آمده بود که طالبان در مورد مهاجران افغان در ایران نیز با جانب ایرانی گفتوگو کردهاند.
طالبان نگران انگیزههایی اند که ممکن است موجب قدرت گرفتن داعش در افغانستان شود. یکی از این موضوعات، خبرهایی است که گفته می شود تا کنون تعدادی از مهاجران شیعه افغان از ایران به سوریه اعزام شدهاند تا در کنار نیروهای بشار اسد علیه داعش بجنگند.
شایعاتی هم در مورد اعزام تعدادی از این افراد به یمن نیز به گوش میرسد.
نگرانی طالبان از این است که این گونه اقدامات موجب تحریک احساسات مذهبی در افغانستان شده و در نتیجه به داعش فرصت مناسبی برای سربازگیری بدهد.
به صورت کلی میتوان گفت که چالشهای پس از ظهور داعش میتواند فرصتی برای طالبان باشد تا با ایران رابطه نزدیکتری را تجربه کند، بخصوص در شرایطی که پاکستان طالبان افغان را از چند جهت زیر فشار قرار داده است، رابطه با ایران میتواند تاحدی از فشار اسلام آباد بر این گروه بکاهد.